overflown


لبریزی، ریزش، طغیان، سیل

جمله های نمونه

1. There is a moment in every battle at which the least maneuver is decisive and gives superiority as one drop of water causes overflow.
[ترجمه گوگل]در هر نبرد لحظه ای وجود دارد که کمترین مانور در آن تعیین کننده است و برتری می بخشد، زیرا یک قطره آب باعث سرریز شدن آن می شود
[ترجمه ترگمان]لحظه ای در هر نبردی وجود دارد که در آن کوچک ترین حرکت قاطع است و برتری خود را به عنوان یک قطره آب ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A great poem is a fountain forever overflowing with the waters of wisdom and delight.
[ترجمه گوگل]شعر بزرگ، چشمه‌ای است که تا ابد لبریز از آب خرد و لذت است
[ترجمه ترگمان]یک شعر بزرگ برای همیشه از آب های خرد و دانایی سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The milk overflowed when I poured it into the jug.
[ترجمه گوگل]شیر را که در کوزه ریختم سرریز شد
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را داخل پارچ ریختم، شیر آب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The crowd overflowed into the street.
[ترجمه گوگل]جمعیت سرازیر شده به خیابان
[ترجمه ترگمان]جمعیت به خیابان سرازیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pour in some of the syrup, but not all of it, as it will probably overflow.
[ترجمه گوگل]مقداری از شربت را داخل آن بریزید، اما نه تمام آن، زیرا احتمالاً سرریز می شود
[ترجمه ترگمان]مقداری از این شربت را بریزید اما نه همه آن، چون احتمالا سرریز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The drains flooded and water overflowed down the main street.
[ترجمه گوگل]زهکشی ها جاری شد و آب در خیابان اصلی سرریز شد
[ترجمه ترگمان]آب جاری شد و آب از خیابان اصلی سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Overflowing of I, walk in the overflowing looking for love road.
[ترجمه گوگل]لبریز از من، در جاده پر از عشق قدم بزن
[ترجمه ترگمان]overflowing از من در فضای سبز راه رفتن دنبال جاده عشق هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The house was overflowing with a profusion of strange ornaments.
[ترجمه گوگل]خانه مملو از انبوهی از زیور آلات عجیب و غریب بود
[ترجمه ترگمان]خانه مملو از انواع و اقسام وسایل عجیب و غریب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sink overflowed and swamped the kitchen.
[ترجمه گوگل]سینک سرریز شد و آشپزخانه را غرق کرد
[ترجمه ترگمان]سینک از هم پاشید و در آشپزخانه غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gutters were blocked and overflowing.
[ترجمه گوگل]ناودان ها مسدود و سرریز شده بودند
[ترجمه ترگمان]فاضلاب مسدود و پر از آب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The beer foamed up and overflowed the glass.
[ترجمه گوگل]آبجو کف کرد و از لیوان پر شد
[ترجمه ترگمان]آبجو کف کرد و از شیشه لبریز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A great throng packed out the theater and overflowed into the corridors.
[ترجمه گوگل]ازدحام زیادی سالن تئاتر را پر کرده و به راهروها سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]جمعیت عظیمی از سالن بیرون رفت و در راهروها پر از جمعیت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The overflowing river has engulfed many towns and villages along its banks.
[ترجمه گوگل]طغیان رودخانه بسیاری از شهرها و روستاهای حاشیه آن را در برگرفته است
[ترجمه ترگمان]این رودخانه مملو از جمعیت، بسیاری از شهرها و روستاهای خود را در خود غرق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The cat licked up all the milk which had overflowed onto the floor.
[ترجمه گوگل]گربه تمام شیری را که روی زمین سرریز شده بود لیسید
[ترجمه ترگمان]گربه همه شیر را که روی زمین ریخته بود لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The stands were overflowing with farm and sideline products.
[ترجمه گوگل]غرفه ها مملو از محصولات مزرعه و فرعی بود
[ترجمه ترگمان]جایگاه تماشاچیان پر از محصولات کشاورزی و جانبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس