overfish


زیاده از حد در محلی ماهیگیری کردن (و نسل ماهی را به خطر انداختن)، فزون گیری کردن

جمله های نمونه

1. The salmon runs, though much reduced by overfishing in the spawning rivers, continue to support the leading fishery.
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا، اگرچه به دلیل صید بیش از حد در رودخانه های تخم ریزی بسیار کاهش یافته است، به حمایت از ماهیگیری پیشرو ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]صید قزل آلا با این که بیش از صید بی رویه ماهیان در رودخانه های تخم ریزی کاهش می یابد، همچنان به حمایت از ماهیگیری پیشرو ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As coastal fisheries have become less profitable through overfishing, more fishermen have taken to killing small cetaceans to supplement their incomes.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که ماهیگیری ساحلی از طریق صید بی رویه سود کمتری پیدا کرده است، ماهیگیران بیشتری برای تکمیل درآمد خود به کشتن غوزه های کوچک روی آورده اند
[ترجمه ترگمان]در حالی که ماهیگیری در مناطق ماهیگیری از طریق صید بی رویه و ماهیگیری کم تر سودآور شده است، ماهیگیران بیشتری برای تکمیل درآمد خود به کشتن پستانداران کوچک روی آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Izmailov cited pervasive pollution, bad weather, rampant poaching and over-fishing as the reasons for the declining catch.
[ترجمه گوگل]آقای ایزمایلوف آلودگی فراگیر، آب و هوای بد، شکار بی رویه و صید بی رویه را از دلایل کاهش صید ذکر کرد
[ترجمه ترگمان]آقای Izmailov به آلودگی گسترده، آب و هوای بد، شکار غیرقانونی و ماهیگیری به عنوان دلایل کاهش صید اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But no one doubts that overfishing is the primary cause of the fish's decline.
[ترجمه گوگل]اما هیچ کس شک ندارد که صید بی رویه دلیل اصلی کاهش ماهی است
[ترجمه ترگمان]اما هیچ شکی نیست که صید بی رویه موجب کاهش صید ماهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The overfishing of herring and other fish has caused problems for bird species dependent on these stocks, particularly in wintertime.
[ترجمه گوگل]صید بی رویه شاه ماهی و سایر ماهیان به ویژه در فصل زمستان مشکلاتی را برای گونه های پرندگان وابسته به این ذخایر ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]صید بی رویه ماهی و ماهی دیگر باعث مشکلاتی برای گونه های پرندگان وابسته به این سهام بویژه در فصل زمستان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Overfishing alone is responsible for the sorry state of the pelagic fish populations.
[ترجمه گوگل]صید بی رویه به تنهایی مسئول وضعیت تاسف بار جمعیت ماهیان دریایی است
[ترجمه ترگمان]Overfishing به تنهایی مسئول وضعیت اسف بار جمعیت ماهی ساکن دریا ساکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pollution and overfishing have reduced the population of coastal fish.
[ترجمه گوگل]آلودگی و صید بی رویه باعث کاهش جمعیت ماهیان ساحلی شده است
[ترجمه ترگمان]آلودگی و صید بی رویه باعث کاهش جمعیت ماهی های ساحلی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Habitat destruction and overfishing have also taken their toll.
[ترجمه گوگل]تخریب زیستگاه ها و صید بی رویه نیز عوارض خود را به همراه داشته است
[ترجمه ترگمان]تخریب زیستگاه و صید بی رویه ماهی نیز تلفات آن ها را به خود اختصاص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the plunder is just part of the over-fishing that dates back to the 1960s, when North Sea herring were annihilated.
[ترجمه گوگل]اما این غارت تنها بخشی از صید بی رویه است که به دهه 1960 باز می گردد، زمانی که شاه ماهی دریای شمال نابود شد
[ترجمه ترگمان]اما این غارت بخشی از ماهیگیری بیش از حد است که به دهه ۱۹۶۰ باز می گردد، زمانی که شاه ماهی از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Overfishing by foreign vessels and toxic waste dumping were also major causes for concern at their annual summit.
[ترجمه گوگل]صید بیش از حد توسط کشتی های خارجی و تخلیه زباله های سمی نیز از دلایل اصلی نگرانی در نشست سالانه آنها بود
[ترجمه ترگمان]دفع زباله توسط کشتی های خارجی و دفع زباله های سمی، دلایل اصلی نگرانی در اجلاس سالانه آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The measures are designed to halt the sharp decline in shark populations caused by overfishing in recent years.
[ترجمه گوگل]این اقدامات برای متوقف کردن کاهش شدید جمعیت کوسه ها ناشی از صید بی رویه در سال های اخیر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]این اقدامات برای جلوگیری از کاهش شدید جمعیت کوسه در سال های اخیر صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He rejected claims by environmentalists that drift nets led to overfishing.
[ترجمه گوگل]او ادعاهای طرفداران محیط زیست مبنی بر اینکه تورهای رانش منجر به صید بی رویه شده است را رد کرد
[ترجمه ترگمان]او ادعاهای طرفداران محیط زیست را رد کرد که تور ماهیگیری منجر به ماهیگیری بیش از حد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The decrease in the number of salmon has come about through commercial overfishing.
[ترجمه گوگل]کاهش تعداد ماهی قزل آلا از طریق صید بی رویه تجاری حاصل شده است
[ترجمه ترگمان]کاهش تعداد سالمون ها از طریق صید بی رویه ماهیان صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fish too much, remove too many fish from the sea (causing a reduction in the number of fish and danger of extinctions)

پیشنهاد کاربران

بپرس