overestimation


پیش براورد کردن روانشناسى : براورد اضافى بازرگانى : تخمین حد بالا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of estimation.

جمله های نمونه

1. Studying the body language of cabinet members showed that could have been an over-estimation.
[ترجمه گوگل]مطالعه زبان بدن اعضای کابینه نشان داد که ممکن است بیش از حد تخمین زده شود
[ترجمه ترگمان]مطالعه زبان بدنی اعضای کابینه نشان داد که این می تواند یک تخمین بیش از حد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Excessive overestimation and long time financial mortgage loan bring the financial institution more and more bad debt loss in the future, which influence the financial institution' real property.
[ترجمه گوگل]تخمین بیش از حد بیش از حد و وام های رهنی مالی طولانی مدت باعث از دست دادن بدهی بد بیشتر و بیشتر در آینده برای مؤسسه مالی می شود که بر اموال واقعی مؤسسه مالی تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]وام رهنی بیش از حد و وام مسکن بلندمدت، موسسه مالی را بیشتر و بیشتر از دست دادن بدهی در آینده که بر روی دارایی واقعی موسسه مالی تاثیر می گذارد، به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any underestimation, overestimation or misjudgement will have negative effects on preschool education and children's development.
[ترجمه گوگل]هرگونه دست کم گرفتن، بیش از حد یا قضاوت نادرست تأثیرات منفی بر آموزش پیش دبستانی و رشد کودکان خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هر برآورد کم، بیش از حد تخمین زده شده، تاثیرات منفی بر آموزش پیش دبستانی و رشد کودکان خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Overestimation, followed by let-down and disappointment, have formed the basic, recurring narrative.
[ترجمه گوگل]برآورد بیش از حد، به دنبال آن ناامیدی و ناامیدی، روایت اساسی و تکرار شونده را تشکیل داده است
[ترجمه ترگمان]overestimation، پس از رها شدن و ناامیدی، روایت اصلی و تکراری را شکل داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oppose overestimation of the enemy's strength.
[ترجمه گوگل]مخالفت با برآورد بیش از حد قدرت دشمن
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی از نیروی دشمن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Overestimation of the medicinal value of endangered species has been misused by the unscrupulous and lead to the rapid expansion of the illegal market, which should be banned.
[ترجمه گوگل]برآورد بیش از حد ارزش دارویی گونه های در حال انقراض مورد سوء استفاده افراد بی وجدان قرار گرفته و منجر به گسترش سریع بازار غیرقانونی شده است که باید ممنوع شود
[ترجمه ترگمان]عدم استفاده از ارزش دارویی گونه های در معرض خطر، توسط بی شرمانه مورد سو استفاده قرار گرفته است و منجر به گسترش سریع بازار غیر قانونی شده است که باید ممنوع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The problem was obviously in my overestimation of my navigation skills, and my underestimation of the size of the park!
[ترجمه گوگل]مشکل آشکارا در برآورد بیش از حد من از مهارت های ناوبری و دست کم گرفتن من از اندازه پارک بود!
[ترجمه ترگمان]واضح بود که این مشکل در ارزیابی بیش از حد مهارت ناوبری من و برآورد کم اندازه پارک بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This led to an overestimation of what conceptual thinking could contribute to practical life.
[ترجمه گوگل]این منجر به برآورد بیش از حد آنچه تفکر مفهومی می تواند به زندگی عملی کمک کند
[ترجمه ترگمان]این منجر به برآوردی بیشتر از این شد که تفکر مفهومی می تواند به زندگی عملی کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The main defect of SCTA is overestimation or underestimation of vessel stenosis.
[ترجمه گوگل]نقص اصلی SCTA برآورد بیش از حد یا دست کم گرفتن تنگی عروق است
[ترجمه ترگمان]نقص اصلی of تخمین بیش از حد تخمین بیش از حد کشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their tragedies are due to their unpracticalness. overestimation of their own power and their inability to abandon conventions completely.
[ترجمه گوگل]فاجعه آنها به دلیل غیرعملی بودن آنهاست بیش از حد به قدرت خود و ناتوانی آنها در کنار گذاشتن کامل قراردادها
[ترجمه ترگمان]tragedies به خاطر unpracticalness است در این تخمین بیش از حد قدرت خود و ناتوانی آن ها در رها کردن کنوانسیون به طور کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nowadays, the overestimation of people's consumption expectation is the main cause of consumption deficiency and the low tide of the market.
[ترجمه گوگل]امروزه برآورد بیش از حد انتظار مصرفی مردم عامل اصلی کمبود مصرف و جزر و مد بازار است
[ترجمه ترگمان]این روزها تخمین بیش از حد انتظار مردم عامل اصلی کمبود مصرف و مد پایین بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Confounding may contribute to overestimation of the risk associated with HIV and PI exposure.
[ترجمه گوگل]گیج کننده ممکن است به تخمین بیش از حد خطر مرتبط با قرار گرفتن در معرض HIV و PI کمک کند
[ترجمه ترگمان]Confounding ممکن است در تخمین بیش از حد خطر مربوط به مواجهه با اچ آی وی و PI، نقش داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other people's head sizes were also overestimated if their size was judged from memory - although the overestimation was not as large as when the students' judged their own heads.
[ترجمه گوگل]اگر اندازه سر دیگران از روی حافظه قضاوت می شد، اندازه سر افراد دیگر نیز بیش از حد تخمین زده می شد - اگرچه تخمین بیش از حد به اندازه زمانی که دانش آموزان سر خود را قضاوت می کردند، نبود
[ترجمه ترگمان]دیگر اندازه سر افراد تخمین زده شد اگر اندازه آن ها از حافظه مورد قضاوت قرار گرفت - اگرچه این تخمین آنقدر بزرگ نبود که دانش آموزان سر خود را قضاوت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Therefore, such village rules function should not by the impractical overestimation .
[ترجمه گوگل]بنابراین، چنین قوانین روستایی نباید با برآورد غیرعملی عمل کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چنین تابع قواعد روستایی نباید با تخمین غیر عملی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[آمار] بیش برآورد

انگلیسی به انگلیسی

• estimate that is too high; extremely high estimate

پیشنهاد کاربران

تخمین دست بالا
بیش برآورد، برآورد بیشتر از مقدار واقعی
تخمین زیادی ، اضافه برآورد کردن

بپرس