1. In the past the exam had been overemphasized.
[ترجمه گوگل]در گذشته امتحان بیش از حد تاکید شده بود
[ترجمه ترگمان]در گذشته امتحان پایان یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Democrats will complain he overemphasizes punishment at the expense of prevention and treatment.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او بیش از حد بر مجازات به قیمت پیشگیری و درمان تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها شکایت خواهند کرد که او با هزینه پیش گیری و درمان مجازات خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I can't overemphasize the cleanliness of this place.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم روی تمیزی این مکان بیش از حد تاکید کنم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم از تمیزی اینجا خلاص شم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The importance of adequate preparation cannot be overemphasized .
[ترجمه گوگل]اهمیت آمادگی کافی را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی مناسب نمی تواند overemphasized باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The importance of preparation cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]اهمیت آمادگی را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is hard to overemphasize the importance of this point.
[ترجمه گوگل]تأکید بیش از حد بر اهمیت این نکته دشوار است
[ترجمه ترگمان]درک اهمیت این نکته سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The report overemphasizes the role of the teacher. Children also learn from their parents and from each other.
[ترجمه گوگل]در این گزارش بر نقش معلم تأکید بیش از حد شده است کودکان نیز از والدین خود و از یکدیگر یاد می گیرند
[ترجمه ترگمان]این گزارش نقش معلم را تایید می کند کودکان همچنین از پدر و مادرشان و از یکدیگر یاد می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I think the book overemphasizes the importance of religion in the history of the US.
[ترجمه گوگل]فکر میکنم این کتاب بیش از حد بر اهمیت دین در تاریخ ایالات متحده تأکید دارد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این کتاب اهمیت دین را در تاریخ ایالات متحده مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The importance of car safety cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]اهمیت ایمنی خودرو را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]اهمیت ایمنی اتومبیل را نمی توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Jacob's strictures served as a reminder that neat and tidy land use arrangements may have been over-emphasized.
[ترجمه گوگل]سخت گیری های یعقوب به عنوان یادآوری این نکته بود که ممکن است ترتیبات استفاده از زمین مرتب و منظم بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]باریک بینی جیکوب به عنوان یک یادآور عمل کرد که تنظیمات کاربری زمین های تمیز و تمیز ممکن است بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This point cannot be overemphasized.
[ترجمه گوگل]این نکته را نمی توان بیش از حد مورد تاکید قرار داد
[ترجمه ترگمان]این نکته را نمی توان انکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It can not be overemphasized that many non-biological factors mitigate the influence of fertility patterns upon health and mortality.
[ترجمه گوگل]نمی توان بیش از حد تأکید کرد که بسیاری از عوامل غیر زیستی تأثیر الگوهای باروری بر سلامت و مرگ و میر را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]نمی توان انکار کرد که بسیاری از عوامل non تاثیر الگوهای باروری را بر سلامت و مرگ و میر کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The importance of adequate preparation can not be overemphasized in view of the substantial delays and costs that could arise through error.
[ترجمه گوگل]با توجه به تأخیرها و هزینه های قابل توجهی که ممکن است از طریق خطا ایجاد شود، نمی توان بر اهمیت آمادگی کافی بیش از حد تأکید کرد
[ترجمه ترگمان]اهمیت آماده سازی مناسب را نمی توان با توجه به تاخیرات قابل توجه و هزینه هایی که ممکن است از طریق خطا به وجود آید، توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It's inadvisable to overemphasize this point.
[ترجمه گوگل]تاکید بیش از حد بر این نکته توصیه نمی شود
[ترجمه ترگمان]دور از نزاکت است که این نکته را مطرح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید