1. to overdo an apology
زیادی عذرخواهی کردن
2. do the housework but don't overdo it
کارهای خانه را انجام بده ولی زیاده روی نکن.
3. Don't overdo the salt in the food.
[ترجمه گوگل]در نمک موجود در غذا زیاده روی نکنید
[ترجمه ترگمان]نمک را در غذا زیاده روی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Use illustrations where appropriate but don't overdo it.
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم از تصاویر استفاده کنید اما زیاده روی نکنید
[ترجمه ترگمان]از تصاویر مناسب استفاده کنید، اما زیاده روی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You mustn't overdo it - if you' re tired, just sit down and start again.
[ترجمه گوگل]شما نباید زیاده روی کنید - اگر خسته هستید، فقط بنشینید و دوباره شروع کنید
[ترجمه ترگمان]تو نباید زیاده روی کنی - اگر خسته شدی، فقط بشین و دوباره شروع کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Don't overdo the garlic in the food not everyone likes it.
[ترجمه گوگل]در مصرف سیر موجود در غذا زیاده روی نکنید که همه آن را دوست ندارند
[ترجمه ترگمان]از سیر در غذا زیاده روی نکنید چون همه آن را دوست ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Use a few drawings and photographs, but don't overdo it .
[ترجمه گوگل]از چند طرح و عکس استفاده کنید، اما زیاده روی نکنید
[ترجمه ترگمان]از چند عکس و عکس استفاده کنید، اما زیاده روی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Tony, a little sugar is OK, don't overdo.
[ترجمه گوگل]تونی، کمی شکر مشکلی نداره، زیاده روی نکن
[ترجمه ترگمان]تونی، کمی شکر خوب است، زیاده روی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don't overdo the salt in your cooking.
[ترجمه گوگل]در مصرف نمک در آشپزی خود زیاده روی نکنید
[ترجمه ترگمان]نمک را در پخت خود زیاده روی نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Don't overdo the praise. She wasn't that good.
[ترجمه گوگل]در تعریف و تمجید زیاده روی نکنید اون اونقدرا خوب نبود
[ترجمه ترگمان]زیاد تعریف نکن اون اونقدرا هم خوب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The doctor told me to relax and not overdo it.
[ترجمه گوگل]دکتر به من گفت آرام باش و زیاده روی نکن
[ترجمه ترگمان]دکتر به من گفت که آرام بگیرم و زیاده روی نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Don't overdo it though - the flipside of stress is boredom, stagnation and low self-esteem.
[ترجمه گوگل]با این حال زیاده روی نکنید - جنبه منفی استرس خستگی، رکود و اعتماد به نفس پایین است
[ترجمه ترگمان]اما بیش از حد این کار را نکنید - استرس ناشی از استرس، بی حوصلگی، رکود و عزت نفس پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't overdo the length of the sequence: two or three minutes should be ample as an opener for your movie.
[ترجمه گوگل]در طول سکانس زیاده روی نکنید: دو یا سه دقیقه باید برای فیلم شما به اندازه کافی باشد
[ترجمه ترگمان]در طول این توالی بیش از حد افراط نکنید: دو یا سه دقیقه باید برای فیلم شما به اندازه کافی باز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To give her her due, she didn't overdo it.
[ترجمه گوگل]برای اینکه حقش را بدهد، زیاده روی نکرد
[ترجمه ترگمان]برای اینکه او را به خاطر بیاورد، زیاده روی نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید