1. To ease the problem of overcrowding, new prisons will be built.
[ترجمه گوگل]برای رفع مشکل ازدحام بیش از حد، زندان های جدیدی ساخته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]برای رفع مشکل ازدحام، زندان های جدید ساخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای رفع مشکل ازدحام، زندان های جدید ساخته خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Prefabrication was the solution for widespread overcrowding.
[ترجمه گوگل]پیش ساخته راه حل برای ازدحام گسترده بود
[ترجمه ترگمان]prefabrication راه حل برای ازدحام گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]prefabrication راه حل برای ازدحام گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Rising prison population and overcrowding add up to a real crisis.
[ترجمه گوگل]افزایش جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به یک بحران واقعی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]افزایش جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به بحران واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افزایش جمعیت زندان ها و ازدحام بیش از حد به بحران واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The students were protesting at overcrowding in the university hostels.
[ترجمه Fati] دانشجویان به ازدیاد جمعیت در خوابگاه های دانشگاه اعتراض کردند|
[ترجمه گوگل]اعتراض دانشجویان به ازدحام بیش از حد خوابگاه های دانشگاه بود[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در این دانشگاه به ازدحام بیش از حد اعتراض داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I saw so many people overcrowding in the room than I expected.
[ترجمه گوگل]من افراد زیادی را دیدم که بیش از حد انتظار داشتم در اتاق شلوغ شده بودند
[ترجمه ترگمان]خیلی از مردم بیشتر از اونی که انتظار داشتم توی اتاق شلوغ بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی از مردم بیشتر از اونی که انتظار داشتم توی اتاق شلوغ بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Overcrowding has taxed the city's ability to deal with waste.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد، توانایی شهر برای مقابله با زباله را کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]Overcrowding بر توانایی شهر برای مقابله با زباله مالیات پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding بر توانایی شهر برای مقابله با زباله مالیات پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Students were protesting at overcrowding in the university hostels.
[ترجمه گوگل]دانشجویان به ازدحام بیش از حد خوابگاه های دانشگاه اعتراض کردند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در این دانشگاه به ازدحام بیش از حد اعتراض داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان در این دانشگاه به ازدحام بیش از حد اعتراض داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Overcrowding is so bad that prisoners have to sleep in shifts, while others have to stand.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد آنقدر بد است که زندانیان باید در شیفت بخوابند، در حالی که دیگران باید بایستند
[ترجمه ترگمان]Overcrowding آنقدر بد است که زندانیان باید در شیفت بخوابند، در حالی که دیگران مجبور به ایستادن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding آنقدر بد است که زندانیان باید در شیفت بخوابند، در حالی که دیگران مجبور به ایستادن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Overcrowding imposes mental strains.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد فشارهای روحی را تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]Overcrowding فشار روانی را تحمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding فشار روانی را تحمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Overcrowding and poor sanitary conditions led to disease in the refugee camps.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد و شرایط بد بهداشتی منجر به بیماری در کمپ های پناهندگان شد
[ترجمه ترگمان]Overcrowding و شرایط بهداشتی ضعیف منجر به بیماری در اردوگاه های پناهندگان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding و شرایط بهداشتی ضعیف منجر به بیماری در اردوگاه های پناهندگان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Overcrowding makes prison life even harder to bear.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد، تحمل زندگی در زندان را سخت تر می کند
[ترجمه ترگمان]Overcrowding زندگی زندان حتی سخت تر از آن است که تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding زندگی زندان حتی سخت تر از آن است که تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There are plans to relieve overcrowding in the village.
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای رفع ازدحام بیش از حد در روستا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای کاهش ازدحام در روستا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای کاهش ازدحام در روستا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Investment in the railway network would reduce overcrowding on the roads.
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری در شبکه راه آهن باعث کاهش ازدحام بیش از حد در جاده ها می شود
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در شبکه راه آهن ازدحام را در جاده ها کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در شبکه راه آهن ازدحام را در جاده ها کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Overcrowding and poor sanitation are common problems in prisons.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد و بهداشت نامناسب از مشکلات رایج در زندان ها است
[ترجمه ترگمان]فاضلاب و بهداشت ضعیف مشکلات رایج در زندان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فاضلاب و بهداشت ضعیف مشکلات رایج در زندان ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Overcrowding remains a large obstacle to improving conditions.
[ترجمه گوگل]ازدحام بیش از حد یک مانع بزرگ برای بهبود شرایط باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]Overcrowding همچنان مانع بزرگی برای بهبود شرایط باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Overcrowding همچنان مانع بزرگی برای بهبود شرایط باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید