overcritical

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of critical.

جمله های نمونه

1. The overcritical teacher can discourage originality.
[ترجمه گوگل]معلم بیش از حد انتقادی می تواند اصالت را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]معلم overcritical می تواند اصالت را دلسرد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Shortcomings: Fussy, a worrier, overcritical, harsh, perfectionist and conservative, hard to please, pessimistic, worries.
[ترجمه گوگل]کاستی ها: دمدمی مزاج، نگران، بیش از حد انتقادی، خشن، کمال گرا و محافظه کار، سخت راضی کردن، بدبین، نگران
[ترجمه ترگمان]Shortcomings: Fussy، a، overcritical، harsh، perfectionist، conservative، سخت برای خشنود کردن، بدبینانه، نگران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fortunately, these times are overcritical anaesthesia and at the same time perform TOE.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، این زمان ها بیهوشی بیش از حد بحرانی هستند و در عین حال TOE را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، این زمان ها overcritical anaesthesia هستند و همزمان TOE را اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fussy, a worrier, overcritical, harsh, perfectionist and conservative.
[ترجمه گوگل]فاسد، نگران، بیش از حد انتقادگر، خشن، کمال گرا و محافظه کار
[ترجمه ترگمان]Fussy، a، overcritical، harsh، perfectionist و محافظه کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, China and other repressive regimes are said to "filter" out Web sites that they consider overcritical and threatening to their policies.
[ترجمه گوگل]با این حال، گفته می‌شود که چین و دیگر رژیم‌های سرکوبگر، وب‌سایت‌هایی را که به نظر آن‌ها بیش از حد انتقادی و تهدیدکننده سیاست‌هایشان هستند، «فیلتر» می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، گفته می شود که چین و دیگر رژیم های سرکوب کننده \"فیلتر\" وب سایت های خود هستند که آن ها را در نظر می گیرند و سیاست های آن ها را تهدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the variable conditions calculation of thermodynamic calculation for marine steam turbine, it is often for overcritical conditions and overflow conditions to occur.
[ترجمه گوگل]در محاسبه شرایط متغیر محاسبه ترمودینامیکی برای توربین بخار دریایی، اغلب برای شرایط بحرانی و شرایط سرریز رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در شرایط متغیر، محاسبه ترمودینامیک برای توربین بخار دریایی، اغلب برای شرایط overcritical و شرایط سرریز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The highest score in anti society behavior is hostility-irascibility, followed by overcritical mind-destruction, and the lowest score is anti society and assault.
[ترجمه گوگل]بالاترین امتیاز در رفتار ضد جامعه، خصومت- عصبانیت و پس از آن تخریب ذهن بیش از حد انتقادی و کمترین نمره، ضد جامعه و تهاجم است
[ترجمه ترگمان]بالاترین امتیاز در رفتار ضد جامعه دشمنی است و پس از آن ذهن overcritical تخریب می شود و پایین ترین امتیاز جامعه ضد اجتماع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Using the one-dimensional particle-in-cell simulation code, we have studied the generation and redshift of harmonics from overcritical plasma layer irradiated by ultrashort intense laser pulses.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کد شبیه‌سازی ذره در سلول تک بعدی، ما تولید و انتقال هارمونیک‌ها به سرخ را از لایه پلاسمای بیش بحرانی تابش‌شده توسط پالس‌های لیزری بسیار کوتاه مطالعه کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کد شبیه سازی درون سلول یک بعدی، به بررسی نسل و انتقال harmonics از لایه پلاسما توسط پالس های لیزری فشرده می پردازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The numerical results show that the elephant foot bulging is in fact buckling failure which is caused by the overcritical compressive stress rather than intensity failure.
[ترجمه گوگل]نتایج عددی نشان می‌دهد که برآمدگی پای فیل در واقع شکست کمانشی است که ناشی از تنش فشاری بیش از حد بحرانی است تا شکست شدت
[ترجمه ترگمان]نتایج عددی نشان می دهد که رشد پای فیل در حقیقت کمانش مکانیکی است که ناشی از فشار فشردگی overcritical به جای شکست شدت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessively critical of oneself or others, critical in an exaggerated manner

پیشنهاد کاربران

بپرس