🔹 کلمه: overcoming
🟦 نوع: فعل ( verb ) – شکل مصدر فعل overcome
🟧 معنی فارسی: غلبه کردن، فائق آمدن بر چیزی
🟨 کاربرد: برای اشاره به مقابله با مشکلات، موانع یا شرایط سخت و موفق شدن در عبور از آنها.
... [مشاهده متن کامل]
🧠 نکات گرامری و کاربردی:
✔️ overcoming شکل حال استمراری ( present participle ) و مصدر ( gerund ) فعل overcome است.
✔️ معمولاً در زمان های مختلف ( حال استمراری، گذشته ) به کار می رود و به معنای مواجهه و پیروزی بر مشکلات است.
🔸 مثال های انگلیسی ترجمه فارسی:
Overcoming obstacles is part of the journey to success.
⟶ غلبه بر موانع بخشی از مسیر موفقیت است.
She is still overcoming her fears.
⟶ او هنوز دارد بر ترس هایش غلبه می کند.
After years of hard work, he is finally overcoming his challenges.
⟶ بعد از سال ها تلاش سخت، بالاخره دارد بر چالش هایش غلبه می کند.