overcautious

/ˌoʊvəˈkɔːrʃəs//ˌəʊvəˈkɔːʃəs/

معنی: وسواسی، بیش از اندازه محتاط
معانی دیگر: بیش از اندازه محتاط، وسواسی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cautious.

جمله های نمونه

1. After overheating in 198 the market may be verging on the over-cautious today.
[ترجمه گوگل]پس از گرمای بیش از حد در سال 198، بازار ممکن است امروز بیش از حد محتاط باشد
[ترجمه ترگمان]بعد از گرم شدن بیش از حد در ۱۹۸ بازار ممکن است امروزه بیش از حد محتاط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That overcautious disposition was noticed long ago, but there was a fond hope that experience would cure it.
[ترجمه گوگل]این حالت بیش از حد محتاطانه مدتها پیش مورد توجه قرار گرفت، اما امید زیادی وجود داشت که تجربه آن را درمان کند
[ترجمه ترگمان]این رفتار overcautious مدت ها پیش توجه او را جلب کرده بود، اما امیدی به آن داشت که آن را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You might think we were being a bit over-cautious, but these were two very young and inexperienced owls we were releasing.
[ترجمه گوگل]شاید فکر کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بودیم، اما این دو جغد بسیار جوان و کم تجربه بودند که ما آزاد می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که ما کمی بیش از حد محتاط بودیم، اما این دو جغد بسیار جوان و بی تجربه بودند که ما آزاد شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I always erred on being over-cautious at the last, but never faulted there so obviously my caution paid off!
[ترجمه گوگل]من همیشه اشتباه کردم که در نهایت بیش از حد محتاط بودم، اما هرگز در آنجا ایراد نگرفتم، واضح است که احتیاط من نتیجه داد!
[ترجمه ترگمان]من همیشه در این مورد با احتیاط رفتار می کنم، اما به این ترتیب که احتیاط من تخفیف پیدا نمی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He that is overcautious will accomplish little.
[ترجمه گوگل]کسی که بیش از حد محتاط باشد، دستاورد کمی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]او این کار را کمی انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our entertainment program looks like that are overcautious at present most probably.
[ترجمه گوگل]برنامه سرگرمی ما به نظر می رسد که در حال حاضر به احتمال زیاد بیش از حد محتاط است
[ترجمه ترگمان]برنامه سرگرمی ما شبیه این است که در حال حاضر در حال حاضر overcautious هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is always timid and overcautious.
[ترجمه گوگل]او همیشه ترسو و بیش از حد محتاط است
[ترجمه ترگمان]همیشه محجوب و ترسو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Humanitarian is the mixture of stupid, timid and overcautious and smart - aleck.
[ترجمه گوگل]انسان دوستانه ترکیبی از احمق، ترسو و بیش از حد محتاط و باهوش است - الک
[ترجمه ترگمان]بشر دوستانه، کم رو، overcautious، و ناقلا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometimes it doesn't pay to be overcautious in business.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات احتیاط بیش از حد در تجارت سودی ندارد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها این پول برای تجارت در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gentleman is overcautious in his work.
[ترجمه گوگل]آقا در کارش بیش از حد محتاط است
[ترجمه ترگمان]این آقا در کار اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Better, after all, to be overcautious rather than unnecessary risks.
[ترجمه گوگل]پس از همه، بهتر است بیش از حد محتاط باشید تا خطرات غیر ضروری
[ترجمه ترگمان]به هر حال بهتر است که به جای ریسک های غیر ضروری overcautious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We should not be overcautious or too afraid of reactionaries sneaking in.
[ترجمه گوگل]ما نباید بیش از حد محتاط باشیم یا از ورود مرتجعین به داخل بترسیم
[ترجمه ترگمان]ما نباید از این که مبادا دزدکی وارد این خانه بشویم خیلی ناراحت و نگران نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some people are simply overcautious.
[ترجمه گوگل]برخی افراد به سادگی بیش از حد محتاط هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم ساده overcautious
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وسواسی (صفت)
morose, valetudinarian, whimsical, meticulous, queasy, scrupulous, pernickety, persnickety, overcautious, valetudinary

بیش از اندازه محتاط (صفت)
overcautious

انگلیسی به انگلیسی

• excessively cautious, too careful
excessively careful

پیشنهاد کاربران

بپرس