overbook


(هواپیما و غیره) بیش از ظرفیت بلیط فروختن یا جا پیش فروش کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: overbooks, overbooking, overbooked
• : تعریف: to sell more reservations or tickets, as for an airplane flight, than there are available spaces.

پیشنهاد کاربران

see something wrong but decide to forget it
نادیده گرفتن چیزی یا رفتاری

When there are more passangers than the seats on the plane
هنگامی که دفاتر فروش بلیط بیش از حد توان بلیط می فروشند این مشکل به وجود می آید.
هواپیما و غیره ) بیش از ظرفیت بلیط فروختن یا جا پیش فروش کردن

بپرس