1. the overblown propaganda concerning their victory
تبلیغات غلوآمیز درباره ی پیروزی آنها
2. the child's overblown belly
شکم باد کرده ی کودک
3. Warnings of disaster may be overblown.
[ترجمه گوگل]هشدارهای فاجعه ممکن است بیش از حد باشد
[ترجمه ترگمان]اخطارهای فاجعه ممکن است اغراق آمیز باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sir Neville's conducting is precise and delicate, never overblown.
[ترجمه گوگل]رهبری سر نویل دقیق و ظریف است و هرگز زیاده روی نمی کند
[ترجمه ترگمان]رفتار سر نویل دقیق و حساس است، هیچ وقت خیلی با شکوه و زیبا نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The yard was overblown by snow from the roof.
[ترجمه گوگل]حیاط را برف از پشت بام پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]حیاط با برف از پشت بوم پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's not really a scientist; he's just an overblown technician.
[ترجمه گوگل]او واقعاً یک دانشمند نیست او فقط یک تکنسین بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]او واقعا یک دانشمند نیست؛ او فقط یک تکنیسین overblown بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yet his business limitations and overblown ambitions were now exposed.
[ترجمه گوگل]با این حال محدودیت های تجاری و جاه طلبی های او اکنون آشکار شده بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، محدودیت های کاری و جاه طلبی های اغراق آمیز او اکنون برملا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What was so bloody active about being an overblown messenger boy?
[ترجمه گوگل]چه چیزی در مورد پسر پیام رسان بیش از حد فعال بود؟
[ترجمه ترگمان]ان چه قدر در مورد یک پسر قاصد پر زرق و برق و پر زرق و برق بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The whole incident, overblown though it was, points out the need for greater coordination within government.
[ترجمه گوگل]کل حادثه، هر چند که بیش از حد بود، به نیاز به هماهنگی بیشتر در داخل دولت اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]هر چند که این حادثه بیش از حد نیاز به هماهنگی بیشتر در دولت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That said, I think most virus scares are overblown.
[ترجمه گوگل]با این اوصاف، فکر میکنم بیشتر ترسهای ویروسی بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]این گفته بود، من فکر می کنم بیشتر این ویروس ها واقعا اغراق آمیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The bedhead was florid and overblown, its shiny walnut carvings reaching almost to the ceiling.
[ترجمه گوگل]سر تخت گلدار و بیش از حد دمیده بود و حکاکی های براق گردوی آن تقریباً تا سقف می رسید
[ترجمه ترگمان]The پر گل و پر زرق و برق بود و حکاکی های درخشان آن تقریبا به سقف می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Also popular for travelling are quilted, overblown pseudo-ski jackets in pink or blue that look like duvets rampant.
[ترجمه گوگل]همچنین برای مسافرت، کاپشنهای اسکی شبه لحافدار و ابری به رنگ صورتی یا آبی که شبیه لحافهای رایج هستند، محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]همچنین پوشش خز دوزی شده با لباس های صورتی یا آبی که به نظر می رسد رواج زیادی داشته باشد، بسیار محبوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Editors also object to overblown or false claims.
[ترجمه گوگل]ویراستاران همچنین به ادعاهای نادرست یا بیش از حد اعتراض دارند
[ترجمه ترگمان]ویراستاران نیز به اغراق و یا ادعاهای کاذب اعتراض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Teague believes the incident has been overblown in the press.
[ترجمه گوگل]تیگ معتقد است که این حادثه در مطبوعات بیش از حد منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]Teague معتقد است که این حادثه در مطبوعات بیش از حد اغراق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید