مبهوت شدن از عظمت چیزی
با شگفتی ( گاهی همراه با ترس ) تحت تأثیر قرار گرفتن
She was overawed by the size of the mountains.
او از بزرگی کوه ها مبهوت / مرعوب شده بود.
The students were overawed meeting the famous scientist.
... [مشاهده متن کامل]
دانش آموزان وقتی دانشمند معروف را دیدند، دچار هیبت و شگفتی شدند.
He felt overawed standing in the huge cathedral.
او وقتی در کلیسای جامع بزرگ ایستاده بود، احساس هیبت و شگفتی می کرد.
با شگفتی ( گاهی همراه با ترس ) تحت تأثیر قرار گرفتن
او از بزرگی کوه ها مبهوت / مرعوب شده بود.
... [مشاهده متن کامل]
دانش آموزان وقتی دانشمند معروف را دیدند، دچار هیبت و شگفتی شدند.
او وقتی در کلیسای جامع بزرگ ایستاده بود، احساس هیبت و شگفتی می کرد.
وحشت زده