1. Trees overarched the road.
[ترجمه گوگل]درختان روی جاده پوشیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]درختان در جاده حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A fury snake overarching was looking at us.
[ترجمه گوگل]مار خشمگینی که بالای سرش بود به ما نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]یک مار غول پیکر خشمگین به ما نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The overarching theme of the election campaign was tax cuts.
[ترجمه گوگل]موضوع اصلی مبارزات انتخاباتی کاهش مالیات بود
[ترجمه ترگمان]موضوع فراگیر مبارزات انتخاباتی کاهش مالیات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The crisis gave an overarching justification to the government's policy.
[ترجمه گوگل]بحران یک توجیه کلی برای سیاست دولت داد
[ترجمه ترگمان]این بحران توجیه فراگیر سیاست دولت را به همراه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Grape vines overarched the garden path.
[ترجمه گوگل]انگورهای انگور مسیر باغ را فرا گرفته بودند
[ترجمه ترگمان]پیچک های انگور از کوره راه باغ بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Many historians prefer of course the overarching pattern.
[ترجمه گوگل]البته بسیاری از مورخان الگوی فراگیر را ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مورخین ترجیح می دهند که الگوی فراگیر و فراگیر را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Globalization is the overarching process, linked in different ways to both integration and fragmentation.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن فرآیندی فراگیر است که به طرق مختلف هم به ادغام و هم با پراکندگی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی یک فرآیند فراگیر است که به روش های مختلف به هم پیوند و هم تقسیم پیوند خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His presidency lacked an over-arching theme or a guiding principle.
[ترجمه گوگل]دوره ریاست جمهوری او فاقد یک موضوع فراگیر یا یک اصل راهنما بود
[ترجمه ترگمان]ریاست جمهوری وی فاقد یک موضوع خمیده یا یک اصل راهنما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Globalization has been characterized as the overarching global political process.
[ترجمه گوگل]جهانی شدن به عنوان فرآیند سیاسی فراگیر جهانی شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]جهانی سازی به عنوان فرآیند فراگیر سیاسی جهانی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Two new overarching groups were formed, each having full authority and wherewithal for engineering, assembly, and sales.
[ترجمه گوگل]دو گروه فراگیر جدید تشکیل شد که هر کدام دارای اختیارات و امکانات کامل برای مهندسی، مونتاژ و فروش بودند
[ترجمه ترگمان]دو گروه فراگیر جدید تشکیل شدند که هر کدام دارای قدرت کامل و منابع مالی برای مهندسی، مونتاژ و فروش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The overarching concern regarding mandatory therapy is not whether it is just or moral but whether it cures or improves.
[ترجمه گوگل]نگرانی اساسی در مورد درمان اجباری این نیست که آیا عادلانه یا اخلاقی است، بلکه این است که آیا درمان می کند یا بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]نگرانی فراگیر در رابطه با درمان اجباری این نیست که آیا این روش تنها یا اخلاقی است بلکه درمان یا بهبود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. No one in the twenties could have divined this over-arching design, nor did Pound suppose that anyone would.
[ترجمه گوگل]هیچکس در دهه بیست نمیتوانست این طرح فراگیر را پیشبینی کند، و پاوند هم فکر نمیکرد که کسی چنین کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در قرن بیستم می توانست این طرح را حدس زده باشد، نه حدس زده بود که کسی این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Productivity and efficiency are overarching concerns at the factory.
[ترجمه گوگل]بهره وری و بهره وری نگرانی های اساسی در کارخانه است
[ترجمه ترگمان]بهره وری و بهره وری نگرانی های فراگیر در کارخانه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Big rocks overarch the stream.
[ترجمه گوگل]صخره های بزرگ بر روی رودخانه قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]سنگ های بزرگ از نهر سرازیر می شن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید