overanalyze

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: combined form of analyze.

انگلیسی به انگلیسی

• analyze excessively

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
بیش از حد تحلیل کردن / زیاده تحلیل گری / موشکافی افراطی
🔸 تعریف ها:
1. تحلیل بیش از حد یک موضوع یا فرد به گونه ای که از حد لازم فراتر رود و باعث پیچیده تر شدن یا کندی تصمیم گیری شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: Don’t overanalyze his words—he probably didn’t mean anything by them.
حرف هایش را زیادی تحلیل نکن—احتمالاً منظور خاصی نداشته.
2. پرداختن افراطی به جزئیات که ممکن است منجر به اضطراب، تردید یا فلج تصمیم گیری شود.
مثال: She tends to overanalyze every little detail of her work.
او تمایل دارد هر جزئیات کوچکی از کارش را بیش ازحد تحلیل کند.
🔸 مترادف ها:
overthink – overexamine – dwell on – obsess – dissect too much

مو شکافی افراطی