اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of analysis.
overanalysis
بررسی کلمه
پیشنهاد کاربران
✍️تحلیل بیش از حد / فرآیند بررسی چیزی با جزئیات بیش از حد که باعث می شود دارای نتیجه معکوس شود. این شامل فکر کردن یا در نظر گرفتن بیش از حد چیزی است که می تواند با تجزیه و تحلیل یا تصمیم گیری پیچیده تر از آنچه که نیاز است منجر به اختلال شود.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️وضعیتی که در آن کسی به حدی به فکر فرو می رود که قادر به تصمیم گیری نیست یا اقدامات غیرضروری انجام می دهد.
👈مترادف: Overthinking, excessive analysis, overcomplicating, analyzing to death
🎁مثال؛
His over - analysis of the situation led to missed opportunities because he couldn't make a timely decision.
She tends to over - analyze every detail, making simple tasks seem complicated.
Recognizing that perfection isn’t necessary—and that mistakes are part of growth—can help ease the burden of over - analysis.
... [مشاهده متن کامل]
✍️✍️وضعیتی که در آن کسی به حدی به فکر فرو می رود که قادر به تصمیم گیری نیست یا اقدامات غیرضروری انجام می دهد.
👈مترادف: Overthinking, excessive analysis, overcomplicating, analyzing to death
🎁مثال؛