overabundance

/ˈovərəˈbəndəns//ˈovərəˈbəndəns/

وفور بیش از حد، بیش فراوانی، بیش زیادی، بیش زیادی an overabundance of lazy workers فراوانی بیش از حد کارگران تنبل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: overabundant (adj.), overabundantly (adv.)
• : تعریف: an excessive quantity or amount; more than is needed; surfeit.
مترادف: excess, glut, oversupply, plethora, redundancy, superfluity, surfeit, surplus
مشابه: overflow, overload, profusion

- Bread and flour prices fell that year when there was an overabundance of wheat.
[ترجمه گوگل] قیمت نان و آرد در آن سال با وفور بیش از حد گندم کاهش یافت
[ترجمه ترگمان] قیمت نان و آرد در همان سالی که بیش از حد گندم وجود داشت کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an overabundance of lazy workers
فراوانی بیش از حد کارگران تنبل

2. This book will delight readers who crave an overabundance of historical fact.
[ترجمه گوگل]این کتاب خوانندگانی را که مشتاق فراوانی حقایق تاریخی هستند خوشحال خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این کتاب خوانندگان را خرسند خواهد کرد که مشتاق فراوانی واقعیت تاریخی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Besides the over-abundance of grease, pores can also become blocked by dead skin cells through an acceleration in cell production.
[ترجمه گوگل]علاوه بر فراوانی بیش از حد چربی، منافذ نیز می توانند توسط سلول های مرده پوست از طریق تسریع در تولید سلول مسدود شوند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر مقدار زیادی چربی، منافذ با شتاب در تولید سلول توسط سلول های مرده پوست مسدود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the churning mass swelled within him his resilient Goblin digestive system got to work on the over-abundance of raw material.
[ترجمه گوگل]هنگامی که توده‌های کوبنده درون او متورم می‌شد، سیستم گوارشی گابلین انعطاف‌پذیرش روی فراوانی بیش از حد مواد خام کار می‌کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که توده churning در درونش رشد کرد، سیستم گوارشی resilient او توانست بر روی مقدار زیادی مواد خام کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The main reason, without a doubt, was the over-abundance of manpower.
[ترجمه گوگل]دلیل اصلی بدون شک فراوانی بیش از حد نیروی انسانی بود
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی، بدون شک بیش از حد نیروی انسانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An overabundance of Noggin seemed to cause stem cells to wear themselves out, threatening their ability to make additional neurons in the future.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد فراوانی Noggin باعث فرسودگی سلول‌های بنیادی می‌شود و توانایی آن‌ها را برای ساختن نورون‌های اضافی در آینده تهدید می‌کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید بیش از بیش از حد of باعث می شود سلول های بنیادی خودشان را بیرون بکشند و توانایی خود برای ایجاد نورون های دیگر در آینده را تهدید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In early brain development, there is an overabundance of unspecified connections between neurons.
[ترجمه گوگل]در مراحل اولیه رشد مغز، تعداد زیادی از ارتباطات نامشخص بین نورون ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در رشد اولیه مغز، زیاد بودن اتصالات نامشخص میان نورون ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Water resources overabundance or shortage will result in crisis.
[ترجمه گوگل]کمبود یا فراوانی منابع آب منجر به بحران می شود
[ترجمه ترگمان]کمبود منابع آب و یا کمبود آب منجر به بروز بحران خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An overabundance of omega-6 fats can also produce inflammation in other areas of the body that increase risk for heart disease, stroke and dementia.
[ترجمه گوگل]فراوانی بیش از حد چربی‌های امگا 6 می‌تواند باعث التهاب در سایر نواحی بدن شود که خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، سکته و زوال عقل را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]زیاد بودن چربی های امگا ۶ نیز می تواند منجر به التهاب در مناطق دیگر بدن شود که خطر ابتلا به بیماری های قلبی، سکته و جنون را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unless you have an overabundance of time and patience, keep your distance.
[ترجمه گوگل]اگر زمان و صبر زیادی ندارید، فاصله خود را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]مگر اینکه زمان زیادی داشته باشی و صبر داشته باشی و فاصله خود را حفظ کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Already there an overabundance of engineers, lawyers, accountants, and other specialists.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تعداد بیش از حد مهندسان، وکلا، حسابداران، و متخصصان دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بیش از حد زیادی مهندس، وکلا، حسابداران و دیگر متخصصان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was told in the third grade that I had an overabundance of original sin.
[ترجمه گوگل]در کلاس سوم به من گفتند که گناه اصلی من زیاد است
[ترجمه ترگمان]من به کلاس سوم گفتم که من یه گناه بزرگ دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the 1920 s through the 1980 s, America's agricultural problem was overabundance.
[ترجمه گوگل]از دهه 1920 تا 1980، مشکل کشاورزی آمریکا به فراوانی بیش از حد بود
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۲۰ تا ۱۹۸۰ مشکل کشاورزی آمریکا زیاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Minneapolis, which was the first city this season, seemed to have an overabundance of untalented people.
[ترجمه گوگل]مینیاپولیس، که اولین شهر این فصل بود، به نظر می‌رسید که تعداد زیادی از افراد بی‌استعداد داشته باشد
[ترجمه ترگمان]\"مینیاپولیس\" که اولین شهر در این فصل بود به نظر می رسید بیش از حد مردم untalented را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• excessive amount, excess; profusion; surfeit

پیشنهاد کاربران

بپرس