🔸 معادل فارسی:
زیاده تحلیل گری / بیش ازحد موشکافی کردن / ریز شدن افراطی در جزئیات
در زبان محاوره ای:
زیادی شخم زدن موضوع، الکی سختش کردن، بی خودی همه چیز رو زیر و رو کردن
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( تمرکز افراطی بر جزئیات ) :
پرداختن بیش از حد به بررسی یک موضوع، مشکل یا ایده، به گونه ای که باعث کندی تصمیم گیری یا ایجاد استرس شود.
مثال: She’s over - analyzing his text messages instead of just replying.
او به جای اینکه جواب بدهد، دارد پیام هایش را زیادی تحلیل می کند.
2. ( جستجوی معنا یا انگیزه پنهان ) :
تلاش برای یافتن معانی یا انگیزه هایی که شاید اصلاً وجود نداشته باشند.
مثال: Stop over - analyzing the situation—sometimes things are simple.
زیادی این موقعیت را تحلیل نکن—گاهی اوضاع ساده است.
3. ( حالت ذهنی – نشخوار فکری ) :
گیر افتادن در چرخه فکر کردن مکرر به گذشته یا آینده، که می تواند باعث اضطراب یا فلج تصمیم گیری شود.
مثال: Over - analyzing past mistakes won’t change them.
زیادی تحلیل کردن اشتباهات گذشته آن ها را تغییر نمی دهد.
زیاده تحلیل گری / بیش ازحد موشکافی کردن / ریز شدن افراطی در جزئیات
در زبان محاوره ای:
زیادی شخم زدن موضوع، الکی سختش کردن، بی خودی همه چیز رو زیر و رو کردن
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( تمرکز افراطی بر جزئیات ) :
پرداختن بیش از حد به بررسی یک موضوع، مشکل یا ایده، به گونه ای که باعث کندی تصمیم گیری یا ایجاد استرس شود.
مثال: She’s over - analyzing his text messages instead of just replying.
او به جای اینکه جواب بدهد، دارد پیام هایش را زیادی تحلیل می کند.
2. ( جستجوی معنا یا انگیزه پنهان ) :
تلاش برای یافتن معانی یا انگیزه هایی که شاید اصلاً وجود نداشته باشند.
مثال: Stop over - analyzing the situation—sometimes things are simple.
زیادی این موقعیت را تحلیل نکن—گاهی اوضاع ساده است.
3. ( حالت ذهنی – نشخوار فکری ) :
گیر افتادن در چرخه فکر کردن مکرر به گذشته یا آینده، که می تواند باعث اضطراب یا فلج تصمیم گیری شود.
مثال: Over - analyzing past mistakes won’t change them.
زیادی تحلیل کردن اشتباهات گذشته آن ها را تغییر نمی دهد.