ovate

/ˈovet//ovate/

معنی: بیضی، تخم مرغی
معانی دیگر: بیضی شکل، خاگ دیس، خاگی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: ovately (adv.)
• : تعریف: egg-shaped, with one end slightly broader than the other.
مترادف: oviform, ovoid
مشابه: asymmetrical, ellipsoid, elliptical, oblong, oval, rounded

- an ovate leaf
[ترجمه گوگل] یک برگ تخم مرغی
[ترجمه ترگمان] یک برگ ovate
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The lower surface of the leaf is usually ovate and the upper surface is awl-shaped.
[ترجمه گوگل]سطح زیرین برگ معمولاً بیضی شکل و سطح بالایی آن به شکل جغد است
[ترجمه ترگمان]سطح پایین تر برگ معمولا ovate و سطح بالایی awl است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The leaf blades are lanceolate, ovate, round, or arrow-shaped.
[ترجمه گوگل]تیغه های برگ نیزه ای، بیضی شکل، گرد یا پیکانی شکل هستند
[ترجمه ترگمان]تیغه های برگ lanceolate، ovate، گرد یا فلش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The firm glossy green water mosses with ovate to lanceolate leaves belong to the genus Fontinalis.
[ترجمه گوگل]خزه های آبی سبز براق سفت با برگ های تخمی تا نیزه ای شکل متعلق به جنس Fontinalis هستند
[ترجمه ترگمان]گیاه سبز براق firm با ovate تا lanceolate برگ متعلق به جنس Fontinalis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leaf blade usually oblong to ovate, cordate or nearly so at base; leaf and fruit without pubescence .
[ترجمه گوگل]تیغه برگ معمولاً در قاعده مستطیل تا بیضی شکل، قلب دار یا تقریباً به همین شکل است برگ و میوه بدون بلوغ
[ترجمه ترگمان]تیغه برگ معمولا به ovate، cordate یا تقریبا به همین ترتیب در پایه، برگ و میوه بدون pubescence است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Ovate Garden Opera plays in the Royal Opera House.
[ترجمه گوگل]اپرای اوات گاردن در تالار اپرای سلطنتی اجرا می شود
[ترجمه ترگمان]اپرای Ovate گاردن در تالار اپرا رویال اپرا بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Variegated green and white, plain, ovate. Standard.
[ترجمه گوگل]رنگارنگ سبز و سفید، ساده، بیضی شکل استاندارد
[ترجمه ترگمان]variegated سبز و سفید و سفید و ovate استاندارد - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Eggs: long 0. 5 mm, ovate, slightly flat, yellowish-white, hatch change before dark brown.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ: طول 0 5 میلی متر، تخم مرغی، کمی مسطح، زرد مایل به سفید، هچ قبل از قهوه ای تیره تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ: دراز ۰ ۵ میلی متر، ovate، کمی تخت، زرد - سفید، تغییر دریچه قبل از قهوه ای تیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Double dark blue pansy. Medium green, ovate, quilted. Standard trailer.
[ترجمه گوگل]پانسی دوتایی آبی تیره سبز متوسط، بیضی شکل، لحافی تریلر استاندارد
[ترجمه ترگمان] دوبل آبی تیره \" سبز متوسط، \"ovate\"، \" تریلر استاندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Double pink large star. Medium green, plain, ovate. Large.
[ترجمه گوگل]ستاره بزرگ دوتایی صورتی سبز متوسط، ساده، بیضی شکل بزرگ
[ترجمه ترگمان]یک ستاره بزرگ صورتی (دوبل) سبز، ساده، ساده بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An ovate to circular tectonic basin within a craton. Most intracratonic basins were stuffed; that is, great thicknesses of strata accumulated in them during crustal movement.
[ترجمه گوگل]حوضه زمین ساختی بیضی شکل تا دایره ای در داخل یک کراتون بیشتر حوضه های داخل کراتونی پر شده بودند یعنی ضخامت های زیادی از طبقات در طول حرکت پوسته در آنها انباشته شده است
[ترجمه ترگمان]یک ovate به حوزه تکتونیک دایره ای در درون یک craton بیشتر حوضه های آبگیر انباشته بودند؛ یعنی، ضخامت توده لایه های انباشته در آن ها در طول حرکت crustal انباشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Leaves alternate, petiolate ; leaf blade ovate to linear, margin entire or nearly so.
[ترجمه گوگل]برگها متناوب، دمبرگ؛ تیغه برگ بیضی تا خطی، حاشیه کامل یا تقریباً همینطور است
[ترجمه ترگمان]برگ ها جایگزین می شوند، petiolate؛ تیغه آن به صورت خطی یا تقریبا به همین شکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Single purple ruffled. Medium green, ovate to round, plain, glossy, hairy. Standard.
[ترجمه گوگل]تک بنفش ژولیده سبز متوسط، بیضی تا گرد، ساده، براق، مودار استاندارد
[ترجمه ترگمان] یه لباس بنفش تیره سبز، سبز، گرد، براق، براق و پرمو استاندارد - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Crown variegated medium green and yellow, plain, ovate. Standard trailer.
[ترجمه گوگل]تاج رنگارنگ متوسط ​​سبز و زرد، ساده، بیضی شکل تریلر استاندارد
[ترجمه ترگمان]Crown، سبز، زرد، ساده، ovate trailer استاندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیضی (صفت)
ellipsoid, oval, elliptic, ovate

تخم مرغی (صفت)
oval, ovate

انگلیسی به انگلیسی

• oval, elliptical; egg-shaped; resembling an egg

پیشنهاد کاربران

ovate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: تخم مرغی
تعریف: ویژگی بخش یا اندامی شبیه به برش طولی تخم مرغ در گیاهان که یک سر آن پهن تر از سر دیگر باشد|||متـ . تخم مرغ وار ovoid

بپرس