ovarian

/ˈoʊvəri//ˈəʊvəri/

معنی: تخمدانی، مربوط به تخمدان
معانی دیگر: ovarial تش

جمله های نمونه

1. Ovarian cancer is the sixth most common cancer contracted by women.
[ترجمه گوگل]سرطان تخمدان ششمین سرطان شایع در زنان است
[ترجمه ترگمان]سرطان Ovarian ششمین سرطان شایع توسط زنان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Besides fighting ovarian and head and neck cancers, cisplatin is most effective against bladder, testicular and some lung cancers.
[ترجمه گوگل]سیس پلاتین علاوه بر مبارزه با سرطان تخمدان و سر و گردن، در برابر سرطان مثانه، بیضه و برخی از سرطان‌های ریه مؤثرتر است
[ترجمه ترگمان]سیس پلاتین، علاوه بر مبارزه با سرطان سینه و گردن و سرطان گردن، موثرترین سرطان در مثانه، پروستات و برخی سرطان های ریه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bobbi Olson was first diagnosed with ovarian cancer in the spring of 199
[ترجمه گوگل]بابی اولسون برای اولین بار در بهار سال 199 به سرطان تخمدان مبتلا شد
[ترجمه ترگمان]\"بابی اولسون\" اولین بار در بهار ۱۹۹ مبتلا به سرطان تخمدان تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Every year 000 women are diagnosed with ovarian cancer and 000 die.
[ترجمه گوگل]هر ساله 000 زن به سرطان تخمدان مبتلا می شوند و 000 نفر جان خود را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]سالانه ۱۰۰،۰۰۰ زن مبتلا به سرطان تخمدان تشخیص داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The measurement of estradiol-17p is used to evaluate ovarian function. 34
[ترجمه گوگل]اندازه گیری استرادیول-17p برای ارزیابی عملکرد تخمدان استفاده می شود 34
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری estradiol - ۱۷ p برای ارزیابی عملکرد تخمدان مورد استفاده قرار می گیرد ۳۴
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are a few things already known about ovarian cancer risk.
[ترجمه گوگل]چند چیز از قبل در مورد خطر سرطان تخمدان شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]قبلا چند چیز در مورد خطر سرطان تخمدان شناخته شده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The diagnosis was ovarian cancer.
[ترجمه گوگل]تشخیص سرطان تخمدان بود
[ترجمه ترگمان]تشخیص سرطان تخمدان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most cases of ovarian cancer arise on the epithelial surface of the ovary, not in the ovary itself.
[ترجمه گوگل]اکثر موارد سرطان تخمدان در سطح اپیتلیال تخمدان ایجاد می شود، نه در خود تخمدان
[ترجمه ترگمان]بیشتر موارد سرطان تخمدان روی سطح اپی تلیال (تخمدان)بوجود می آید، نه خود تخمدان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CONCLUSIONS The demonstration of the left ovarian vein during the arterial phase is a common finding in MSCT.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری نشان دادن ورید تخمدان چپ در مرحله شریانی یک یافته رایج در MSCT است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نمایشی از رگ تخمدان چپ در طول فاز شریانی یک یافته متداول در MSCT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods 122 cases of ovarian cysts at ultrasound-guided puncture, took the allantoic fluid, ethanol inactivated cyst wall after normal saline washed cysts.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 122 مورد کیست تخمدان در سوراخ‌های هدایت‌شده با اولتراسوند، مایع آلانتوئیک، دیواره کیست اتانول را غیرفعال کرد پس از کیست‌های شستشوی نرمال سالین
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۲۲ موارد of پلی کیستیک تخمدانی در puncture ultrasound، مایع allantoic، اتانول inactivated cyst را بعد از normal washed saline مصرف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To compare ovarian tumorectomy performed with gasless laparoscopy or with conventional laparoscopic myomectomy, in terms of feasibility, safety, reliability, and postoperative outcomes.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه تومورکتومی تخمدان با لاپاراسکوپی بدون گاز یا میومکتومی لاپاراسکوپی معمولی، از نظر امکان‌سنجی، ایمنی، قابلیت اطمینان و نتایج پس از عمل
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه tumorectomy پلی کیستیک تخمدانی به همراه gasless laparoscopy و یا با myomectomy laparoscopic معمولی، از نظر امکان پذیری، ایمنی، قابلیت اطمینان، و پیامدهای postoperative انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rehnquist confronted it himself when his wife, Natalie, died in 1991 after a long battle with ovarian cancer.
[ترجمه گوگل]رنکوئیست زمانی که همسرش، ناتالی، در سال 1991 پس از یک مبارزه طولانی با سرطان تخمدان درگذشت، خودش با آن مواجه شد
[ترجمه ترگمان]Rehnquist هنگامی که همسرش ناتالی در سال ۱۹۹۱ پس از یک نبرد طولانی با سرطان تخمدان درگذشت، خود را با آن روبرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had just had painful surgery to remove an ovarian cyst that had turned out to be benign.
[ترجمه گوگل]او به تازگی یک عمل جراحی دردناک برای برداشتن کیست تخمدان انجام داده بود که معلوم شده بود خوش خیم است
[ترجمه ترگمان]او فقط یک جراحی دردناک برای خارج کردن یک کیست ovarian داشت که برای بی خطر بودن از آن بیرون امده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A few weeks later she fell ill with the ovarian cyst, but the picture was now Lycopodium.
[ترجمه گوگل]چند هفته بعد او با کیست تخمدان بیمار شد، اما تصویر اکنون Lycopodium بود
[ترجمه ترگمان]چند هفته بعد با آن کیست ovarian بیمار شد، اما حالا دیگر تابلو نقاشی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخمدانی (صفت)
ovarian

مربوط به تخمدان (صفت)
ovarian, ovarious

انگلیسی به انگلیسی

• of the ovaries
ovarian means relating to or coming from the ovaries; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس