oval office

/ˈoʊvəlˈɑːfəs//ˈəʊvəlˈɒfɪs/

اتاق کار رئیس جمهور امریکا (که بیضی شکل است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the oval-shaped office in the White House that is used by the President of the United States.

(2) تعریف: the seat or symbol of authority and power in the executive branch of the U.S. Government.

جمله های نمونه

1. The President delivered his speech from the Oval Office.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور سخنرانی خود را از دفتر بیضی ایراد کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سخنرانی خود را از دفتر بیضی شکل ایراد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When Bush came to the Oval Office, the abortion pill had been approved for the market.
[ترجمه گوگل]وقتی بوش به دفتر بیضی آمد، قرص سقط جنین برای بازار تایید شده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بوش به دفتر اووال رسید، قرص سقط جنین برای بازار تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Undecided House members have been summoned to the Oval Office for coveted one-on-one chats with the chief executive.
[ترجمه گوگل]اعضای بلاتکلیف مجلس برای گفتگوهای تک به تک با رئیس اجرایی به دفتر بیضی احضار شده اند
[ترجمه ترگمان]اعضای مجلس عوام به دفتر بیضی خود احضار شده اند که به مدت یک ساعت با مدیر اجرایی مباحثه کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was in the Oval Office, on the second day of trying to sell his economic plan.
[ترجمه گوگل]او در دفتر بیضی شکل بود، در دومین روز تلاش برای فروش طرح اقتصادی خود
[ترجمه ترگمان]او در دومین روز تلاش برای فروش طرح اقتصادی خود در دفتر بیضی شکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without warning, the entire Oval Office began whirring and clicking and started to sink beneath the ground.
[ترجمه گوگل]بدون هشدار، کل دفتر بیضی شروع به چرخیدن و کلیک کردن کرد و شروع به فرو رفتن در زیر زمین کرد
[ترجمه ترگمان]اتاق بیضی بدون اخطار شروع به غژغژ و تق تق کرد و شروع به غرق شدن در زیر زمین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Oval Office still smells like fresh paint.
[ترجمه گوگل]دفتر بیضی هنوز بوی رنگ تازه می دهد
[ترجمه ترگمان]دفتر بیضی شکل هنوز هم بوی رنگ تازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No, Obama hasn't taken over the Oval Office early. You're looking at a wax figure of the soon-to-be president that was unveiled in Germany.
[ترجمه گوگل]نه، اوباما زودتر دفتر بیضی شکل را تصاحب نکرده است شما به مجسمه مومی رئیس جمهور آینده نگاه می کنید که در آلمان رونمایی شد
[ترجمه ترگمان]نه، اوباما اوایل صبح در دفتر ریاست جمهوری شرکت نکرده است شما به چهره موم the که به زودی در آلمان رونمایی شد، نگاه می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They rest on the bookshelves in the Oval Office and I see them every day.
[ترجمه گوگل]آنها در قفسه های کتاب در دفتر بیضی شکل استراحت می کنند و من هر روز آنها را می بینم
[ترجمه ترگمان]آن ها روی قفسه های کتاب بیضی قرار می گیرند و هر روز آن ها را می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And I invite her every morning into the Oval Office to stay for a while.
[ترجمه گوگل]و هر روز صبح او را به دفتر بیضی دعوت می کنم تا مدتی بماند
[ترجمه ترگمان]و هر روز صبح او را به دفتر بیضی شکل دعوت می کنم تا مدتی آنجا بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It came from the Oval Office.
[ترجمه گوگل]از دفتر بیضی آمده است
[ترجمه ترگمان]از دفتر بیضی شکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our Urbanist in Chief may sit in the Oval Office, but Americans continue to vote with their feet for the adopted hometown of widely disdained former President George W. Bush.
[ترجمه گوگل]رئیس شهرنشین ما ممکن است در دفتر بیضی شکل بنشیند، اما آمریکایی ها همچنان با پای خود به زادگاه مورد قبول رئیس جمهور سابق جورج دبلیو بوش رأی می دهند
[ترجمه ترگمان]رئیس ما ممکن است در دفتر بیضی بنشیند، اما آمریکایی ها همچنان با پای خود برای the که رئیس جمهور سابق، جورج دبلیو بوش را تحقیر می کنند، به رای خود ادامه می دهند بوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A constitutionalist in the Oval Office would want to revise those regulations to make it as easy as possible for pilots to get approval to carry firearms on their planes.
[ترجمه گوگل]یک قانون اساسی در دفتر بیضی می‌خواهد این مقررات را اصلاح کند تا خلبانان تا حد امکان بتوانند مجوز حمل سلاح گرم در هواپیماهای خود را دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]یک constitutionalist در دفتر بیضی خواهان بازبینی آن مقررات خواهد بود تا آن را تا حد ممکن برای خلبان ها آسان سازد تا مجوز حمل سلاح گرم بر روی هواپیماهای خود را دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Congress is waiting to see how the Oval Office will react.
[ترجمه گوگل]کنگره منتظر است ببیند دفتر بیضی چه واکنشی نشان خواهد داد
[ترجمه ترگمان]کنگره منتظر است تا ببیند دفتر بیضی شکل چگونه واکنش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But, he says, he could not swop places in his favourite bar for the White House Oval Office.
[ترجمه گوگل]اما، او می‌گوید، نمی‌توانست جای خود را در بار مورد علاقه‌اش با دفتر بیضی شکل کاخ سفید عوض کند
[ترجمه ترگمان]اما او می گوید که او نمی تواند در نوار مورد علاقه اش در دفتر ریاست جمهوری کاخ سفید جای خالی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Those are the personal standards of reference that Dole would bring to policy decisions in the Oval Office.
[ترجمه گوگل]اینها استانداردهای شخصی مرجعی هستند که دول برای تصمیم گیری های سیاستی در دفتر بیضی به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]اینها استانداردهای شخصی مرجعی هستند که دول به تصمیمات سیاسی در دفتر بیضی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• oval shaped office of the president of the united states of america located in the white house; united states presidency

پیشنهاد کاربران

کانون قدرت
The office of the US president, in Washington
دفتر بیضی یا دفتر خاگ دیس نام دفتر و محل کار رسمی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است. این مکان در بال غربی کاخ سفید، واشینگتن، دی. سی. واقع شده و بخشی از دفتر اجرایی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکاست.
...
[مشاهده متن کامل]

The president delivered his speech from the Oval Office
Figurative/ It now seems unlikely that the Democratic candidate will reach the Oval Office ( = become president )

oval officeoval office
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Oval_Office
عامیانه یعنی دستشویی، مثل خونه صدام یا خونه پدر زن خودمون که شوهر عمه ها برای شوخ بودن به جای دستشویی به کار میبرند
دفتر خاگدیس

بپرس