outthink


بهتر اندیشیدن (از دیگری)، عمیق تر یا تندتر فکر کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outthinks, outthinking, outthought
(1) تعریف: to think more rapidly, efficiently, or cunningly than.

(2) تعریف: to overcome, surpass, or outwit by thinking.

- They outthought their captors with an elaborate plan of escape.
[ترجمه گوگل] آن‌ها با نقشه‌ای دقیق برای فرار، به اسیرکنندگان خود فکر کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها captors را با نقشه دقیقی از فرار دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• think longer than; outsmart; be wittier than someone

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
بهتر فکر کردن / باهوش تر بودن / از نظر ذهنی غلبه کردن
در زبان محاوره ای:
زودتر فهمیدن، زرنگ تر بودن، با فکر جلو زدن
🔸 تعریف ها:
1. ( ذهنی – رقابتی ) :
فکر کردن به صورت مؤثرتر یا هوشمندانه تر نسبت به فرد یا گروه دیگر
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: To win this game, you’ll need to outthink your opponents.
برای بردن این بازی باید از حریفات باهوش تر عمل کنی.
2. ( استراتژیک – مدیریتی ) :
پیش بینی حرکات رقبا و طراحی راه حل های بهتر
مثال: The startup managed to outthink the industry giants.
اون استارتاپ تونست غول های صنعت رو از نظر فکری شکست بده.
3. ( نمادین – استعاری ) :
غلبه بر چالش ها با قدرت ذهنی و تحلیل دقیق
مثال: She outthought every obstacle in her path.
بر همه ی موانع مسیرش با فکر و تحلیل غلبه کرد.
🔸 مترادف ها:
outsmart – outwit – outmaneuver – surpass – outplan

outwit
فریب دادن، گول زدن
We must be able to outthink them
تفکر عمیق - برتر اندیشیدن - بهتر فکر کردن