- The new machine easily outstripped the old one in speed and efficiency.
[ترجمه گوگل] دستگاه جدید از نظر سرعت و کارایی به راحتی از دستگاه قدیمی پیشی گرفت [ترجمه ترگمان] ماشین جدید به راحتی از یک ماشین قدیمی در سرعت و کارایی بالاتر رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. We outstripped all our competitors in sales last year.
[ترجمه nazanin] ما در سال گذشته از همه ی رقبای خود در فروش پیشی گرفتیم
|
[ترجمه گوگل]ما در سال گذشته از همه رقبای خود در فروش پیشی گرفتیم [ترجمه ترگمان]ما در سال گذشته از همه رقبای خود پیشی گرفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Demand has far outstripped supply of qualified teachers.
[ترجمه گوگل]تقاضا بسیار بیشتر از عرضه معلمان واجد شرایط بوده است [ترجمه ترگمان]تقاضا نسبت به معلمان واجد شرایط رو به افزایش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We soon outstripped the slower runners.
[ترجمه كيانرخ] ما به زودی از دونده های کندتر جلو می زنیم
|
[ترجمه گوگل]ما خیلی زود از دوندگان کندتر پیشی گرفتیم [ترجمه ترگمان]به زودی the را باز می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The demand for firewood now far outstrips supply.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای هیزم در حال حاضر بسیار بیشتر از عرضه است [ترجمه ترگمان]تقاضای هیزم در حال حاضر این محصول از تولید این محصول فراتر خواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Speeding at 90 mph, Denny outstripped police cars for an hour.
[ترجمه گوگل]دنی با سرعت 90 مایل در ساعت، یک ساعت از ماشین های پلیس پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]دنی با سرعت ۹۰ مایل بر ساعت، دنی را به مدت یک ساعت عقب کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She soon outstripped the slower runners.
[ترجمه گوگل]او به زودی از دوندگان کندتر پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]به زودی the را باز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That manufacturer outstripped all his competitors in sales last year.
[ترجمه گوگل]این تولید کننده در سال گذشته از همه رقبای خود در فروش پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]این تولید کننده در سال گذشته از همه رقبای خود پیشی گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Demand for new aircraft production is outstripping supply.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای تولید هواپیماهای جدید از عرضه پیشی گرفته است [ترجمه ترگمان]تقاضا برای تولید هواپیماهای جدید در حال کاهش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Cahoot's new interest range outstrips its online banking rival, Intelligent Finance, the Halifax's Internet bank.
[ترجمه گوگل]محدوده سود جدید Cahoot از رقیب بانکداری آنلاین خود، Intelligent Finance، بانک اینترنتی هالیفاکس، پیشی گرفته است [ترجمه ترگمان]دامنه بهره جدید Cahoot از رقیب بانکی آنلاین اش، مالی هوشمند، بانک اینترنت Halifax فراتر خواهد رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Even the most primitive computer can outstrip the human brain in certain types of calculation.
[ترجمه گوگل]حتی ابتدایی ترین کامپیوترها نیز می توانند در انواع خاصی از محاسبات از مغز انسان پیشی بگیرند [ترجمه ترگمان]حتی the کامپیوتر می تواند از مغز انسان در انواع خاصی از محاسبات، پیشی بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Demand is outstripping current production.
[ترجمه گوگل]تقاضا از تولید فعلی پیشی گرفته است [ترجمه ترگمان]تقاضا از تولید در حال حاضر کاهش می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Demand is outstripping supply.
[ترجمه گوگل]تقاضا از عرضه پیشی گرفته است [ترجمه ترگمان]تقاضا در حال کاهش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Therefore, with demand outstripping supply for new aircraft production, existing in-service aircraft are replaced more slowly.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با پیشی گرفتن تقاضا برای تولید هواپیماهای جدید، هواپیماهای موجود در حال خدمت کندتر جایگزین می شوند [ترجمه ترگمان]بنابراین با تقاضای کاهش تقاضا برای تولید هواپیماهای جدید، هواپیماهای فعلی موجود به کندی جایگزین می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• defeat a rival in competition; run faster or farther; surpass, excel if one thing outstrips another, it becomes larger in amount or more successful than the second thing.
پیشنهاد کاربران
زیاد شدن، برتری یافتن، از حد فراتر رفتن در عرضه و تقاضا کاربرد دارد. Car dealers worry that demands outstrip their supply.