outstandingly

جمله های نمونه

1. Service was outstandingly friendly and efficient, falling down on only one detail.
[ترجمه گوگل]خدمات فوق‌العاده دوستانه و کارآمد بود و تنها در یک جزئیات خلاصه می‌شد
[ترجمه ترگمان]خدمات بسیار دوستانه و کارآمد بود و تنها بر روی یک جزئیات در حال کاهش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was an outstandingly successful mayor from 1981 to 198
[ترجمه گوگل]او از سال 1981 تا 198 شهردار موفقی بود
[ترجمه ترگمان]او از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸ همچنان یک شهردار موفق بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Owen has played outstandingly this season.
[ترجمه گوگل]اوون در این فصل فوق العاده بازی کرده است
[ترجمه ترگمان]اوون \"این فصل رو بازی کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She performed outstandingly well in her examinations.
[ترجمه گوگل]او در امتحانات خود عملکرد فوق العاده ای داشت
[ترجمه ترگمان]در امتحانات درس خوبی اجرا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How-ever, the main core of the company performed outstandingly.
[ترجمه گوگل]با این حال، هسته اصلی شرکت عملکرد فوق العاده ای داشت
[ترجمه ترگمان]تا کنون، هسته اصلی این شرکت outstandingly بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Salzburg is an outstandingly beautiful place to visit.
[ترجمه گوگل]سالزبورگ مکانی فوق العاده زیبا برای بازدید است
[ترجمه ترگمان]Salzburg یک مکان زیبا برای بازدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He performed well but not outstandingly.
[ترجمه گوگل]او عملکرد خوبی داشت اما نه فوق العاده
[ترجمه ترگمان]او خوب کار می کرد، اما نه outstandingly
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My goodness, we certainly did have some outstandingly good preachers around these parts, particularly before the war.
[ترجمه گوگل]خدای من، ما مطمئناً واعظان فوق العاده خوبی در اطراف این مناطق داشتیم، به ویژه قبل از جنگ
[ترجمه ترگمان]خدای من، ما به خصوص قبل از جنگ، بعضی از واعظان خوبی در اطراف این بخش ها داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In bulk output, Great Britain was outstandingly the biggest producer of textiles, for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در تولید فله، بریتانیا به طور برجسته بزرگترین تولید کننده منسوجات بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، بریتانیای کبیر بیش ترین تولید کننده منسوجات را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outstandingly agile, it has a grip and steering response which the most demanding driver will enjoy.
[ترجمه گوگل]بسیار چابک است، فرمان و فرمانی دارد که خواستارترین راننده از آن لذت خواهد برد
[ترجمه ترگمان]چابک outstandingly، یک واکنش کنترل و فرمان دارد که the راننده از آن لذت خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cash rewards were offered to the outstandingly fertile.
[ترجمه گوگل]به افراد فوق العاده بارور جوایز نقدی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]پاداش نقدی به the که حاصل خیز بود پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For a few to emerge as outstandingly successful the majority must fail - to varying degrees.
[ترجمه گوگل]برای اینکه عده کمی به طور برجسته موفق ظاهر شوند، اکثریت باید شکست بخورند - به درجات مختلف
[ترجمه ترگمان]برای چند تا از آن ها، به عنوان outstandingly موفق، اکثریت باید با درجات متفاوتی شکست بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rachel Gray might be an outstandingly good actress but many actor-managers preferred to have a lesser actress and less temperament.
[ترجمه گوگل]ریچل گری ممکن است بازیگر فوق العاده خوبی باشد، اما بسیاری از بازیگران-مدیران ترجیح می دهند بازیگر کمتری داشته باشند و خلق و خوی کمتری داشته باشند
[ترجمه ترگمان]ریچل گری ممکن است هنرپیشه خوبی باشد، اما بسیاری از مدیران ترجیح دادند که بازیگر کم تر و خلق و خوی کمتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Zenaida Yanowksy, outstandingly, finds an innocence and gravity in the role of the Chief Nymph that are of another era.
[ترجمه گوگل]زنایدا یانوکسی به طور برجسته ای در نقش پوره اصلی که متعلق به دورانی دیگر هستند، بی گناهی و جاذبه می یابد
[ترجمه ترگمان]Zenaida Yanowksy، outstandingly، در نقش of Nymph، که از عصر دیگری است، جاذبه و جاذبه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an outstanding manner; extraordinarily; prominently

پیشنهاد کاربران

بپرس