outspokenness


رک گوئى

جمله های نمونه

1. His outspokenness has ensured that he has at least one senior enemy within the BBC hierarchy.
[ترجمه گوگل]صراحت او تضمین کرده است که حداقل یک دشمن ارشد در سلسله مراتب بی بی سی دارد
[ترجمه ترگمان]outspokenness او تضمین کرده است که حداقل یک دشمن ارشد در سلسله مراتب بی بی سی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His outspokenness denied him access to the magic circle and he was never given high office.
[ترجمه گوگل]رک گویی او از دسترسی او به دایره جادویی محروم شد و هرگز به او مناصب عالی اعطا نشد
[ترجمه ترگمان]مشکل او اجازه دسترسی به دایره جادویی را انکار کرد و او هرگز از دفتر بالا نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another instance of Charles's outspokenness was his attack on his sister's choice of husband.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از موارد رک گویی چارلز حمله او به انتخاب همسر خواهرش بود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه دیگر از outspokenness چارلز حمله او به انتخاب همسر او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I admire his outspokenness.
[ترجمه گوگل]من صریح بودن او را تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان] این موضوع رو تحسین می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 195 in response to Lessing's courageous outspokenness, she was declared a prohibited alien in both Southern Rhodesia and South Africa.
[ترجمه گوگل]در سال 195 در پاسخ به صراحت شجاعانه لسینگ، او به عنوان یک بیگانه ممنوعه در رودزیای جنوبی و آفریقای جنوبی اعلام شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ در پاسخ به outspokenness شجاعانه لسینگ، او به عنوان یک بیگانه ممنوع در رودزیای جنوبی و آفریقای جنوبی اعلام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wondered whether her outspokenness might be a liability to Franklin.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که آیا رک گویی او ممکن است مسئولیتی در قبال فرانکلین باشد
[ترجمه ترگمان]از خودش می پرسید که این موضوع باعث دردسر می شود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the past, her outspokenness has brought her censure as well as praise.
[ترجمه گوگل]در گذشته، صریح بودن او باعث سرزنش و همچنین تحسین او شده است
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، درک این موضوع باعث شده که او هم از این تعریف و تمجید خوشش بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scargill was a very controversial figure for his outspokenness and the tactics he used.
[ترجمه گوگل]اسکارگیل به دلیل رک گویی و تاکتیک هایی که به کار می برد، چهره ای بسیار بحث برانگیز بود
[ترجمه ترگمان]Scargill یک شخصیت بسیار جنجالی برای outspokenness و تاکتیک هایی بود که استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wondered whether his outspokenness might a. to his friend.
[ترجمه گوگل]او متعجب بود که آیا رک گویی او ممکن است به دوستش
[ترجمه ترگمان]از خودش می پرسید که این موضوع outspokenness است یا نه به دوستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He wondered whether his outspokenness a liability to John.
[ترجمه گوگل]او متعجب بود که آیا رک گویی او مسئولیتی در قبال جان است
[ترجمه ترگمان]در این فکر بود که آیا his به جان هم تعلق دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new outspokenness appearsathat reaching out to moderates in Iran would be in Israel's term interest.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد صراحت‌آمیز جدید ارتباط با میانه‌روها در ایران به نفع اسرائیل است
[ترجمه ترگمان]طرح جدید outspokenness که برای میانه روها در ایران دراز می شود، در نظر اسرائیل مورد توجه قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Table 2 shows that for nearly ten years now voters have agreed about her strength of personality and outspokenness.
[ترجمه گوگل]جدول 2 نشان می دهد که نزدیک به ده سال است که رای دهندگان در مورد قدرت شخصیت و صراحت او توافق کرده اند
[ترجمه ترگمان]جدول ۲ نشان می دهد که تقریبا ده سال است که رای دهندگان در مورد قدرت شخصیت و outspokenness به توافق رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• frankness; openness

پیشنهاد کاربران

بپرس