1. outsmart oneself
با زرنگی بیجا خود را به دردسر انداختن
2. The older kids outsmart the young ones when trading cards.
[ترجمه گوگل]بچه های بزرگتر هنگام خرید و فروش کارت از بچه های جوان پیشی می گیرند
[ترجمه ترگمان]بچه های بزرگ تر در زمان کارت های معامله از جوانان پیشی می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lansdale also helped Diem to outsmart his domestic adversaries.
[ترجمه گوگل]لنزدیل همچنین به دیم کمک کرد تا از دشمنان داخلی خود پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]Lansdale همچنین به Diem کمک کرد تا از دشمنان داخلی خود تجاوز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He can't even outsmart his own electorate, let alone us.
[ترجمه گوگل]او حتی نمی تواند از رای دهندگان خودش پیشی بگیرد، چه برسد به ما
[ترجمه ترگمان]اون حتی نمی تونه کار electorate رو انجام بده و ما رو تنها بذاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His only chance is to outsmart Koch's crew in shifty winds.
[ترجمه گوگل]تنها شانس او پیشی گرفتن از خدمه کخ در بادهای تند است
[ترجمه ترگمان]تنها شانس او این است که جاشو ان کخ را در باده ای موذی بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Pollard and the Dingles try to outsmart each other over the barn development.
[ترجمه گوگل]پولارد و دانگل ها سعی می کنند در زمینه توسعه انبار از یکدیگر پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]پولارد (پولارد)و the می کوشند تا بر روی توسعه طویله از یکدیگر سبقت بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The lizard can outsmart predators by leaving its tail behind to confuse them.
[ترجمه گوگل]مارمولک میتواند با پشت سر گذاشتن دم شکارچیها پیشی بگیرد تا آنها را گیج کند
[ترجمه ترگمان]مارمولک از شکارچیان outsmart که دمش را به عقب پرت کند تا آن ها را گیج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is conceivable that bacteria will someday outsmart our best medical technologies.
[ترجمه گوگل]می توان تصور کرد که باکتری ها روزی از بهترین فناوری های پزشکی ما پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]قابل تصور است که باکتری ها روزی از بهترین فن آوری های پزشکی ما outsmart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Identify your weaknesses, then use your brain to outsmart them.
[ترجمه گوگل]نقاط ضعف خود را شناسایی کنید، سپس از مغز خود برای پیشی گرفتن از آنها استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و سپس از مغزتان استفاده کنید تا از آن ها outsmart
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Oncologists must try to outsmart tumors that have already begun to metastasize.
[ترجمه گوگل]انکولوژیست ها باید سعی کنند تومورهایی را که قبلاً متاستاز داده اند پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]oncologists باید از tumors outsmart که قبلا شروع به metastasize کرده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Only virgins can outsmart the killer in the big chase scene at the end.
[ترجمه گوگل]فقط باکره ها می توانند در صحنه بزرگ تعقیب و گریز در پایان از قاتل پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]فقط باکره می تونه قاتل رو در صحنه شکار بزرگ شکست بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She always managed to outsmart her political rivals.
[ترجمه گوگل]او همیشه توانسته بود از رقبای سیاسی خود پیشی بگیرد
[ترجمه ترگمان]او همیشه موفق می شد از رقبای سیاسی خود پیشی بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She had to outsmart the enemy.
[ترجمه گوگل]او باید از دشمن پیشی می گرفت
[ترجمه ترگمان] اون باید از دشمن پیروی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید