outrank

/ˌaʊtˈræŋk//ˌaʊtˈræŋk/

معنی: برتر بودن، رتبه بالاتر داشتن
معانی دیگر: (از نظر رتبه یا درجه ی نظامی) مافوق بودن، ارشدیت داشتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: outranks, outranking, outranked
• : تعریف: to be higher in rank or standing than.

جمله های نمونه

1. As a Chief Superintendent, she outranked all the other police officers in the room.
[ترجمه گوگل]او به عنوان سرپرست ارشد، از تمام افسران پلیس دیگر در اتاق بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان رئیس پلیس، او تمام افسران پلیس را در اتاق زندانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The most junior executive officer outranked the senior engineer officer aboard ship.
[ترجمه گوگل]پایین‌ترین افسر اجرایی از افسر مهندس ارشد کشتی پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]The افسر اجرایی ارشد، افسر ارشد مهندس کشتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That meant that he, notionally at least, outranked them all.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی بود که او، حداقل از نظر تصوری، از همه آنها پیشی گرفت
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا بود که او، دست کم، دست کم همه آن ها را فریب می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Since he outranked Beauregard, Johnston assumed top command.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که او از Beauregard پیشی گرفت، جانستون فرماندهی ارشد را بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]از آنجا که او Beauregard outranked، Johnston فرمانده خود را به عهده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He outranked me; he was the aircraft commander, with years of experience.
[ترجمه گوگل]او از من پیشی گرفت او فرمانده هواپیما بود، با سالها تجربه
[ترجمه ترگمان]او مرا متهم کرد؛ او فرمانده هواپیما بود و سال ها تجربه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Colonel Jones outranks everyone here.
[ترجمه گوگل]سرهنگ جونز در اینجا از همه بالاتر است
[ترجمه ترگمان]کلنل جونز از همه برتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The survey shows that humor and shared activities outrank sex as features of a good relationship.
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی نشان می دهد که شوخ طبعی و فعالیت های مشترک به عنوان ویژگی های یک رابطه خوب از رابطه جنسی بالاتر است
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی نشان می دهد که طنز و فعالیت های مشترک رابطه جنسی را به عنوان ویژگی های یک رابطه خوب نمایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Peaches now outrank cotton as the chief crop.
[ترجمه گوگل]هلو در حال حاضر از پنبه به عنوان محصول اصلی برتری دارد
[ترجمه ترگمان]هلو در حال حاضر کاشت پنبه را به عنوان محصول اصلی کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Peanuts now outrank cotton as the chief crop.
[ترجمه گوگل]اکنون بادام زمینی به عنوان محصول اصلی از پنبه پیشی گرفته است
[ترجمه ترگمان]بادام زمینی حالا از پنبه بیشتر است به عنوان محصول عمده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I outrank you both . Major. and don't you forget it! You report to me at my say - so!
[ترجمه گوگل]من از هر دو شما بالاتر هستم عمده و فراموشش نکن! شما به قول من به من گزارش می دهید - بنابراین!
[ترجمه ترگمان]من از هر دوی شما برتری دارم سرگرد و تو هم آن را فراموش نکن! تو به من در این مورد به من گزارش می دهی - خوب!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wine may outrank citrus as Sicily's most valuable product.
[ترجمه گوگل]شراب ممکن است از مرکبات به عنوان با ارزش ترین محصول سیسیل بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]شراب ممکن است مرکبات را به عنوان ارزشمندترین محصول سیسیلی تلقی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Men and women of action always outrank armchair intellectuals.
[ترجمه گوگل]مردان و زنان عمل همیشه از روشنفکران صندلی راحتی بالاتر هستند
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان اهل عمل همیشه intellectuals هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Learn how queens outrank other wildcards in the Follow the Queen poker card game in this free stud poker instructional video from our expert card player and professional casino gambler.
[ترجمه گوگل]بیاموزید که چگونه ملکه ها در بازی با ورق پوکر ملکه را دنبال کنید، در این ویدیوی آموزشی رایگان پوکر گل میخ از بازیکن کارت خبره و قمارباز حرفه ای کازینو ما، از سایر وایلد کارت ها برتری می گیرند
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه ملکه ها، بازی پوکر ملکه را در این بازی آموزشی پوکر آزاد، از بازیکن کارت متخصص و قمارباز حرفه ای کازینو، دنبال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And since when did a baroness outrank a countess?
[ترجمه گوگل]و از چه زمانی یک بارونس از کنتس پیشی گرفت؟
[ترجمه ترگمان]از کی تا حالا مادام بارون از کنتس بالاتر بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برتر بودن (فعل)
outrank

رتبه بالاتر داشتن (فعل)
outrank

انگلیسی به انگلیسی

• rank higher than; be superior in rank; have more military power than

پیشنهاد کاربران

در بازی پاسور یعنی کارتی که امتیازش از بقیه کارت ها بالاتر و سرتر است
برتری
It depends on you and meets my taste
بستگی به خودت و اشنایی با سلیقه ی من داره

بپرس