اسم ( noun )
• (1) تعریف: the act or process of producing something; production.
• مترادف: production, yield
• مشابه: achievement
• مترادف: production, yield
• مشابه: achievement
- The company has invested great sums in the output of new vaccines.
[ترجمه گوگل] این شرکت مبالغ زیادی را در تولید واکسن های جدید سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه ترگمان] این شرکت مبالغ هنگفتی را در تولید واکسن های جدید سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این شرکت مبالغ هنگفتی را در تولید واکسن های جدید سرمایه گذاری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the quantity produced, esp. in a given time period.
• مترادف: turnout, yield
• مشابه: crop, gain, harvest, net, product, profit, volume
• مترادف: turnout, yield
• مشابه: crop, gain, harvest, net, product, profit, volume
- The company's yearly output has increased dramatically due to the new machinery.
[ترجمه گوگل] تولید سالانه این شرکت به دلیل ماشین آلات جدید به طور چشمگیری افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان] خروجی سالانه شرکت به دلیل ماشین آلات جدید به طور چشمگیری افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خروجی سالانه شرکت به دلیل ماشین آلات جدید به طور چشمگیری افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: voltage or current produced by a electrical or electronic system.
• مترادف: amperage, current, voltage, wattage
• مشابه: energy, force, load, power
• مترادف: amperage, current, voltage, wattage
• مشابه: energy, force, load, power
• (4) تعریف: in computers, internally stored information that is transmitted to a screen, printer, or the like.
• مشابه: data, print-out, readout
• مشابه: data, print-out, readout