1. an outpost
قرارگاه یا پاسگاه دور افتاده
2. an important british outpost in the far east
یک پایگاه مهم نظامی انگلیس در خاور دور
3. Some soldiers waited at an outpost deep in the forest.
[ترجمه گوگل]برخی از سربازان در یک پاسگاه در اعماق جنگل منتظر بودند
[ترجمه ترگمان]بعضی از سربازها در یک قرارگاه در اعماق جنگل منتظر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That little store was the last outpost for motorists before they entered the desert.
[ترجمه گوگل]آن فروشگاه کوچک آخرین پاسگاه رانندگان قبل از ورود به صحرا بود
[ترجمه ترگمان]این مغازه کوچک آخرین پاسگاه آن بود که آلن بای قبل از ورود به صحرا به آنجا خبر می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Free jazz has been described as the last outpost of modernism.
[ترجمه گوگل]فری جاز به عنوان آخرین پاسگاه مدرنیسم توصیف شده است
[ترجمه ترگمان]جاز رایگان به عنوان آخرین پاسگاه of توصیف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sell posters from an outpost of the SinnFein bookshop.
[ترجمه گوگل]فروش پوستر از یکی از پایگاه های کتابفروشی SinnFein
[ترجمه ترگمان]posters را از یک کتابفروشی of SinnFein بفروش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Assembly of the global outpost is scheduled to begin in late 199
[ترجمه گوگل]مونتاژ پست جهانی قرار است در اواخر سال 199 آغاز شود
[ترجمه ترگمان]قرار است مجمع عمومی این پاسگاه در اواخر سال ۱۹۹ شروع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The soldiers trenched an outpost.
9. Standing before an outpost of the Veterans Administration they lamented the sin of militarism.
[ترجمه گوگل]آنها در مقابل یک پاسگاه اداره کهنه سربازان از گناه نظامی گری ابراز تاسف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در مقابل پاسگاه قدیمی سربازان قدیمی ایستاده بودند و از گناه of شکایت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This shop is surely an outpost of hell, with its oppressive heat and dense clouds of smoke.
[ترجمه گوگل]این مغازه با گرمای طاقت فرسا و ابرهای متراکم دود، مطمئناً پاسگاه جهنم است
[ترجمه ترگمان]این مغازه مطمئنا یک قرارگاه جهنمی از جهنم است، با گرمای طاقت فرسا و ابری غلیظ از دود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The policemen died at the Beitunia outpost, near the West Bank city of Ramallah.
[ترجمه گوگل]پلیس در پاسگاه بیتونیه در نزدیکی شهر رام الله در کرانه باختری کشته شد
[ترجمه ترگمان]افراد پلیس در پاسگاه Beitunia در نزدیکی شهر کرانه باختری رام الله جان باختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Clearly the tiny outpost was awaiting demolition, but maybe that wouldn't come for many years.
[ترجمه گوگل]واضح است که پاسگاه کوچک در انتظار تخریب بود، اما شاید تا سالهای زیادی این کار رخ ندهد
[ترجمه ترگمان]واضح بود که قرارگاه کوچک در انتظار تخریب راه آهن است، اما شاید سال ها پیش نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this outpost, at least, the Taleban appear firmly in control.
[ترجمه گوگل]حداقل در این پاسگاه، طالبان کاملاً تحت کنترل هستند
[ترجمه ترگمان]در این پاسگاه، دست کم، به طور جدی در کنترل ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. One such outpost was Fort Tusken, northwest of Mos Eisley.
[ترجمه گوگل]یکی از این پاسگاه ها فورت توسکن در شمال غربی Mos Eisley بود
[ترجمه ترگمان]یکی از این پاسگاه های دورافتاده، فورت Tusken، شمال غربی of Eisley بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید