outmoded

/ˌaʊtˈmoʊdɪd//ˌaʊtˈməʊdɪd/

از مد افتاده، منسوخ، غیرمتداول، قدیمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: no longer in fashion; unfashionable.
مترادف: d�mod�, dated, musty, old-fashioned, outdated, pass�
متضاد: hot
مشابه: antique, obsolete, old hat, old-time, out of date, vintage

(2) تعریف: no longer in keeping with current standards or practices; obsolete.
مترادف: defunct, obsolete, outdated, pass�, unfashionable
مشابه: abandoned, archaic, dead, disused, musty, obsolescent, old-fashioned

- The old factory was still using outmoded equipment.
[ترجمه گوگل] کارخانه قدیمی هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان] کارخانه قدیمی هنوز از تجهیزات قدیمی استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. outmoded agricultural practices brake progress
روش های کهنه ی کشاورزی پیشرفت را کند می کند.

2. outmoded methods
روش های عهد دقیانوس

3. Romania badly needs aid to modernise its outmoded industries.
[ترجمه گوگل]رومانی برای نوسازی صنایع منسوخ خود به شدت به کمک نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]رومانی به شدت به کمک به مدرن کردن صنایع outmoded نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To my thinking they will be outmoded in four years.
[ترجمه گوگل]به نظر من آنها چهار سال دیگر منسوخ خواهند شد
[ترجمه ترگمان]به نظر من آن ها در چهار سال از رده خارج خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Outmoded working practices are being phased out.
[ترجمه گوگل]شیوه های کاری منسوخ در حال حذف تدریجی هستند
[ترجمه ترگمان]شیوه های کاری به تدریج از بین می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The political system has become thoroughly outmoded.
[ترجمه گوگل]نظام سیاسی کاملاً منسوخ شده است
[ترجمه ترگمان]نظام سیاسی به طور کامل منسوخ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Regrettably, it is still possible to find outmoded, noisy extractor fans in use in some facilities.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، هنوز هم می توان فن های استخراج کننده قدیمی و پر سر و صدایی را که در برخی از امکانات مورد استفاده قرار می گیرند، پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، پیدا کردن extractor پر از منسوخ و پر سر و صدا در برخی از تاسیسات امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But the 1977 Ferrari was by now outmoded and no longer had the same competitive edge.
[ترجمه گوگل]اما فراری 1977 دیگر منسوخ شده بود و دیگر همان برتری رقابتی را نداشت
[ترجمه ترگمان]اما فراری در سال ۱۹۷۷ از هم پاشید و دیگر همان مزیت رقابتی را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The inheritance of outmoded company structures from the past, reinforced by further concentration, produced very rigid company organisation.
[ترجمه گوگل]به ارث بردن ساختارهای منسوخ شرکت از گذشته، که با تمرکز بیشتر تقویت شده بود، سازماندهی شرکت را بسیار سفت و سخت ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]وراثت ساختار شرکت از گذشته، که با تمرکز بیشتر تقویت می شود، سازمان بسیار سفت و سختی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By 190 the Victorian ideal had become clearly outmoded.
[ترجمه گوگل]در سال 190 ایده آل ویکتوریا به وضوح منسوخ شده بود
[ترجمه ترگمان]تا ۱۹۰ دوره ایده آل ویکتوریا به وضوح از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Alas, the library became outmoded.
[ترجمه گوگل]افسوس که کتابخانه قدیمی شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه کتابخانه از رده خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But the idea that you have to see the original film is misplaced and outmoded.
[ترجمه گوگل]اما این تصور که شما باید فیلم اصلی را ببینید نابجا و قدیمی است
[ترجمه ترگمان]اما این ایده که شما باید فیلم اصلی را ببینید، نابجا و منسوخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Check chimney flues and heating equipment in summer and do maintenance, make repairs or replace an outmoded system.
[ترجمه گوگل]دودکش‌های دودکش و تجهیزات گرمایشی را در تابستان بررسی کنید و تعمیرات را انجام دهید، تعمیر کنید یا یک سیستم قدیمی را تعویض کنید
[ترجمه ترگمان]دودکش flues و تجهیزات گرمایشی را در تابستان بررسی کنید و تعمیرات انجام دهید، تعمیرات انجام دهید و یا یک سیستم قدیمی را تعویض کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This led them to replicate policies and strategies that were either outmoded or unworkable, and to achieve predictably unimpressive results.
[ترجمه گوگل]این باعث شد که آنها سیاست ها و استراتژی هایی را تکرار کنند که یا منسوخ یا غیرقابل اجرا بودند و به نتایج غیر قابل پیش بینی دست یابند
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به تکرار سیاست ها و استراتژی هایی شد که یا منسوخ یا منسوخ شده بودند و برای دستیابی به نتایج قابل انتظار قابل پیش بینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• out-of-date; unfashionable
something that is outmoded is old-fashioned and no longer useful.

پیشنهاد کاربران

adjective / disapproving
no longer modern, useful, or necessary/ old - fashioned
غیر مدرن، مفید یا ضروری، قدیمی و از رده خارج

Despite technological advancements, some people still prefer using outmoded methods of communication, such as sending letters through traditional mail
...
[مشاهده متن کامل]

The company's outdated and outmoded practices hindered its ability to compete in the modern market
The education system needs to evolve to keep up with today's fast - paced, technology - driven world, rather than sticking to outmoded teaching methods

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/outmoded
Obsolete
منسوخ
Out dated
منسوخ

بپرس