outlying

/ˈaʊˌtlaɪɪŋ//ˈaʊtlaɪɪŋ/

معنی: دور افتاده، پرت، دور از مرکز
معانی دیگر: برون هشته، دور دست

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: away from the center or hub; distant or out-of-the-way.
مترادف: distant, out-of-the-way, outer, remote, removed
متضاد: central
مشابه: faraway, faroff, outermost, peripheral

جمله های نمونه

1. extending medical services to the outlying regions of the country
گسترش خدمات پزشکی به اقصی نقاط کشور

2. Many people come from the outlying/surrounding villages to work in the town.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از روستاهای دورافتاده / اطراف برای کار در شهر می آیند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از روستاهای دور افتاده برای کار در شهر می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. First,drive in the outlying men and then attack the whole enemy force.
[ترجمه گوگل]ابتدا افراد دور افتاده را برانید و سپس به کل نیروی دشمن حمله کنید
[ترجمه ترگمان]اول از مردان دور می شوم و بعد به تمام نیروی دشمن حمله می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The food was parcelled up for distribution to outlying communities.
[ترجمه گوگل]غذا برای توزیع در جوامع دور افتاده بسته بندی شد
[ترجمه ترگمان]این غذا برای توزیع به جوامع دورافتاده تقسیم نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tourists can visit outlying areas like the Napa Valley Wine Country.
[ترجمه گوگل]گردشگران می توانند از مناطق دورافتاده مانند کشور شراب دره ناپا دیدن کنند
[ترجمه ترگمان]گردشگران می توانند از مناطق دور مانند \"دره Napa واین\" دیدن کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, outlying villages had been attacked and the city's rail link with Phnom Penh was frequently severed.
[ترجمه گوگل]با این حال، روستاهای دور افتاده مورد حمله قرار گرفته بودند و ارتباط ریلی شهر با پنوم پن اغلب قطع می شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، روستاهای دور افتاده مورد حمله قرار گرفته و راه آهن شهر با پنوم پنه مرتبا قطع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is no Tube and the buses from outlying villages come round like general elections.
[ترجمه گوگل]هیچ تیوبی وجود ندارد و اتوبوس های روستاهای دور افتاده مانند انتخابات عمومی دور می شوند
[ترجمه ترگمان]هیچ مترو وجود ندارد و اتوبوس ها از روستاهای دور افتاده مانند انتخابات عمومی دور هم جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He had found her in one of the outlying villages.
[ترجمه گوگل]او را در یکی از روستاهای دور افتاده پیدا کرده بود
[ترجمه ترگمان]او را در یکی از دهکده های اطراف یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lookouts on outlying islands warned fishing villages of approaching whales, whereupon great numbers of men in small boats gave chase.
[ترجمه گوگل]دیدبان‌ها در جزایر دورافتاده به دهکده‌های ماهیگیری در مورد نزدیک شدن نهنگ‌ها هشدار دادند، در نتیجه تعداد زیادی از مردان در قایق‌های کوچک تعقیب کردند
[ترجمه ترگمان]lookouts در جزایر دور افتاده به دهکده های نزدیک شدن به وال ها هشدار داده بودند که تعداد زیادی از مردان در قایق های کوچک به دنبال شکار می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nor were the outlying islands being overlooked.
[ترجمه گوگل]جزایر دور افتاده نیز نادیده گرفته نمی شدند
[ترجمه ترگمان]این جزیره دور از دسترس نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our ability to supply gas in outlying areas has been considerably improved in joint 26A co-operation with our P. E. manufacturers.
[ترجمه گوگل]توانایی ما برای تامین گاز در مناطق دورافتاده در همکاری مشترک 26A با تولیدکنندگان P E به طور قابل توجهی بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]توانایی ما در تامین گاز در مناطق دورافتاده به طور قابل توجهی در ۲۶ عملیات مشترک با P بهبود یافته است ای تولید کنندگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This caused considerable movement in outlying regions.
[ترجمه گوگل]این امر باعث تحرکات قابل توجهی در مناطق دورافتاده شد
[ترجمه ترگمان]این باعث حرکت قابل توجهی در مناطق دورافتاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Another 140,000 are starving in the outlying villages.
[ترجمه گوگل]140000 نفر دیگر در روستاهای دور افتاده از گرسنگی می میرند
[ترجمه ترگمان]۱۴۰ هزار نفر دیگر در روستاهای دور افتاده گرسنگی می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Just ahead lay the outlying volcanic islands of To Shima and Nii Shima, and the wind carried us slantwise between them.
[ترجمه گوگل]درست جلوتر، جزایر آتشفشانی دورافتاده تو شیما و نی شیما قرار داشتند و باد ما را به صورت کج بین آنها می برد
[ترجمه ترگمان]درست قبل از آن، جزایر آتشفشانی دور افتاده of و Nii Shima قرار داشت و باد ما را بین آن ها حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some outlying villages were still under several feet of water yesterday and weathermen warned of more to come in the holiday weekend.
[ترجمه گوگل]برخی از روستاهای دورافتاده دیروز هنوز زیر چندین فوت آب بودند و کارشناسان هواشناسی نسبت به آینده بیشتر در تعطیلات آخر هفته هشدار دادند
[ترجمه ترگمان]دیروز برخی از روستاهای دور افتاده هنوز زیر چند فوت آب بودند و weathermen نسبت به آمدن بیشتر در تعطیلات آخر هفته هشدار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دور افتاده (صفت)
away, recluse, outlying, faraway, outland, straggly, far-off, unfrequented

پرت (صفت)
deviated, wide, solitary, desultory, outlying, straggly, out-of-the-way, departed from the subject, flung, digressed

دور از مرکز (صفت)
outlying

انگلیسی به انگلیسی

• remote, distant; solitary
outlying places are far away from the main cities of a country.

پیشنهاد کاربران

پیرامونی، بیرونی ( نسبت به مرکز )
حاشیه
[آمار] پرت

بپرس