outliers
تخصصی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
داده های پرت / افراد یا موارد استثنایی / نمونه های خارج از قاعده
در زبان محاوره ای:
غیرعادی ها، عجیب ها، استثنایی ها، اونایی که تو چشم ان چون فرق دارن
- - -
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( آماری – تحلیلی ) :**
داده هایی که به طور قابل توجهی با سایر داده ها تفاوت دارند و خارج از الگوی معمول قرار می گیرند
مثال:
In this dataset, two values are clear **outliers**.
تو این مجموعه داده، دو مقدار کاملاً پرت هستن.
2. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
افراد یا گروه هایی که از نظر رفتار، موفقیت، یا ویژگی ها با اکثریت تفاوت چشم گیر دارند
مثال:
Einstein and Mozart were **outliers** in their fields.
اینشتین و موتزارت تو حوزه ی خودشون نمونه های استثنایی بودن.
3. ** ( استعاری – انگیزشی ) :**
نماد کسانی که مسیر متفاوتی می رن، قواعد رو می شکنن، و موفقیت های غیرمنتظره کسب می کنن
مثال:
Outliers challenge the status quo and redefine excellence.
آوت لایرها وضع موجود رو به چالش می کشن و تعریف موفقیت رو تغییر می دن.
- - -
🔸 مترادف ها:
exceptions – anomalies – misfits – standouts – eccentrics – nonconformists
داده های پرت / افراد یا موارد استثنایی / نمونه های خارج از قاعده
در زبان محاوره ای:
غیرعادی ها، عجیب ها، استثنایی ها، اونایی که تو چشم ان چون فرق دارن
- - -
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( آماری – تحلیلی ) :**
داده هایی که به طور قابل توجهی با سایر داده ها تفاوت دارند و خارج از الگوی معمول قرار می گیرند
مثال:
تو این مجموعه داده، دو مقدار کاملاً پرت هستن.
2. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
افراد یا گروه هایی که از نظر رفتار، موفقیت، یا ویژگی ها با اکثریت تفاوت چشم گیر دارند
مثال:
اینشتین و موتزارت تو حوزه ی خودشون نمونه های استثنایی بودن.
3. ** ( استعاری – انگیزشی ) :**
نماد کسانی که مسیر متفاوتی می رن، قواعد رو می شکنن، و موفقیت های غیرمنتظره کسب می کنن
مثال:
آوت لایرها وضع موجود رو به چالش می کشن و تعریف موفقیت رو تغییر می دن.
- - -
🔸 مترادف ها:
🔸 معادل فارسی:
دورافتاده ها / نقاط پرت / افراد استثنایی / داده های خارج از الگو
در زبان محاوره ای:
غیرمعمول ها، آدمای متفاوت، داده های عجیب، استثناها
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( آماری – تحلیلی ) :**
داده هایی که به طور قابل توجهی با بقیه ی داده ها فرق دارن و خارج از الگوی اصلی قرار می گیرن
مثال: We removed the outliers to get a more accurate average.
برای دقت بیشتر، داده های پرت رو حذف کردیم.
2. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
افرادی که از نظر رفتار، موفقیت، یا ویژگی های شخصیتی با اکثریت جامعه فرق دارن
مثال: Outliers often challenge norms and redefine success.
آدم های متفاوت معمولاً هنجارها رو به چالش می کشن و تعریف موفقیت رو تغییر می دن.
3. ** ( روان شناسی – انگیزشی ) :**
در کتاب معروف *Outliers* اثر **Malcolm Gladwell**، این واژه برای توصیف کسانی استفاده می شه که به خاطر ترکیب خاصی از استعداد، تلاش، و شرایط محیطی به موفقیت خارق العاده می رسن
مثال: Gladwell argues that outliers succeed due to opportunity and practice—not just talent.
گلدوِل معتقده که موفقیت افراد استثنایی فقط به استعداد نیست، بلکه به فرصت و تمرین هم بستگی داره.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
exceptions – anomalies – misfits – standouts – eccentrics – statistical outliers
دورافتاده ها / نقاط پرت / افراد استثنایی / داده های خارج از الگو
در زبان محاوره ای:
غیرمعمول ها، آدمای متفاوت، داده های عجیب، استثناها
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( آماری – تحلیلی ) :**
داده هایی که به طور قابل توجهی با بقیه ی داده ها فرق دارن و خارج از الگوی اصلی قرار می گیرن
مثال: We removed the outliers to get a more accurate average.
برای دقت بیشتر، داده های پرت رو حذف کردیم.
2. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
افرادی که از نظر رفتار، موفقیت، یا ویژگی های شخصیتی با اکثریت جامعه فرق دارن
مثال: Outliers often challenge norms and redefine success.
آدم های متفاوت معمولاً هنجارها رو به چالش می کشن و تعریف موفقیت رو تغییر می دن.
3. ** ( روان شناسی – انگیزشی ) :**
در کتاب معروف *Outliers* اثر **Malcolm Gladwell**، این واژه برای توصیف کسانی استفاده می شه که به خاطر ترکیب خاصی از استعداد، تلاش، و شرایط محیطی به موفقیت خارق العاده می رسن
مثال: Gladwell argues that outliers succeed due to opportunity and practice—not just talent.
گلدوِل معتقده که موفقیت افراد استثنایی فقط به استعداد نیست، بلکه به فرصت و تمرین هم بستگی داره.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
حاشیه نشینان، به حاشیه رانده شدگان
عنوان کتابی با این نام
نخبه ها چگونه نخبه شدند؟
نخبه ها چگونه نخبه شدند؟
نقاط دور افتاده. نقاط پرت. دور دست.
پرت یا دورافتاده ( داده های پرت، دورافتاده )
استثنایی
تافته جدابافته
نخبه
افراد ممتاز
تافته جدابافته
نخبه
افراد ممتاز