معنی: متمرد، قانون شکن، یاغی، چموش، چموش، غیرقانونی اعلام کردن، یاغی شمردنمعانی دیگر: جانی فراری، تبهکار فراری، قانون شکن حرفه ای، گردنکش، شرور، یاغی خواندن، از حقوق مدنی و حمایت قانونی محروم کردن، متمرد اعلام کردن، غیرقانونی کردن، ممنوع کردن، (در اصل) خلع شخص از حمایت قانون (به خاطر قتل عمد یا گناه بزرگ - کشتن چنین کسی مجازات نداشت)، (اسب و قاطر و غیره) چموش، نافرمان، رموک، لگدزن، (حقوق - امریکا) از اعتبار قانونی انداختن (قرارداد و غیره)، بی اعتبار کردن، ممنوع ساختن
• (1)تعریف: one whose activities repeatedly violate the law; habitual criminal. • مترادف: criminal, public enemy, reprobate • مشابه: bandit, brigand, crook, desperado, felon, gangster, lawbreaker, miscreant, scofflaw, wrongdoer
• (2)تعریف: a person, group, or thing excluded from normal legal protections, rights, and benefits. • مشابه: bandit, exile, outcast, outside, pariah, stranger
• (3)تعریف: a fugitive from justice. • مترادف: desperado, fugitive • مشابه: escapee, exile, runaway
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: outlaws, outlawing, outlawed
• (1)تعریف: to declare illegal or legally prohibited. • مترادف: ban, forbid, interdict, prohibit, proscribe • متضاد: legitimize • مشابه: bar, disallow, exclude
- Hunting is outlawed in the city.
[ترجمه گوگل] شکار در این شهر غیرقانونی است [ترجمه ترگمان] شکار در شهر ممنوع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: to declare (a person or group) an outlaw or outside the protection of the law. • مشابه: alienate, ban, bar, exile, forbid, proscribe
جمله های نمونه
1. an outlaw country
کشوری که قوانین بین المللی را زیر پا می گذارد،کشور متمرد
2. do not outlaw tipplers, oh pious ascetic. . .
منع رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت. . .
3. we will outlaw the rebels unless they surrender immediately
اگر شورشیان فورا تسلیم نشوند آنها را از حمایت قانون و حقوق محروم خواهیم کرد.
4. Congress has outlawed the sale of certain drugs.
[ترجمه گوگل]کنگره فروش برخی داروها را غیرقانونی اعلام کرده است [ترجمه ترگمان]کنگره فروش داروهای خاص را غیرقانونی اعلام کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The best known outlaw of the American West was Jesse James.
[ترجمه گوگل]شناخته شده ترین قانون شکن غرب آمریکا جسی جیمز بود [ترجمه ترگمان]بهترین قانون شکن شناخته شده غرب آمریکا، جسی جیمز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An animal which is cast out by the rest of the pack is known as an outlaw.
[ترجمه گوگل]حیوانی که توسط بقیه گروه بیرون رانده می شود به عنوان قانون شکن شناخته می شود [ترجمه ترگمان]یک حیوان که توسط بقیه گروه بیرون ریخته می شود، به عنوان یک یاغی شناخته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Robin Hood was an outlaw who lived in the forest and stole from the rich to give to the poor.
[ترجمه گوگل]رابین هود یاغی بود که در جنگل زندگی می کرد و از ثروتمندان دزدی می کرد تا به فقرا بدهد [ترجمه ترگمان]رابین هود یک یاغی بود که در جنگل زندگی می کرد و از ثروتمندان جدا شد تا به فقرا بدهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The outlaw was granted sanctuary in the church.
[ترجمه گوگل]به قانون شکن در کلیسا پناهگاه داده شد [ترجمه ترگمان]این یاغی به کلیسا پناه داده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The outlaw hid out in the hills for several months.
[ترجمه گوگل]قانون شکن چندین ماه در تپه ها مخفی شد [ترجمه ترگمان]این یاغی چندین ماه است که در تپه ها مخفی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The new law will outlaw smoking in public places.
[ترجمه گوگل]قانون جدید استعمال دخانیات در اماکن عمومی را غیرقانونی می کند [ترجمه ترگمان]قانون تازه سیگار کشیدن در مکان های عمومی را غیرقانونی اعلام خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Support for bill to outlaw hackers.
[ترجمه Hasti] حمابت از غیر قانونی اعلام کردن صورتحسابهای هکرها
|
[ترجمه گوگل]پشتیبانی از لایحه غیرقانونی هکرها [ترجمه ترگمان]حمایت از لایحه هکرها به هکرها [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He would outlaw abortion and end gun control.
[ترجمه گوگل]او سقط جنین را غیرقانونی می کرد و به کنترل اسلحه پایان می داد [ترجمه ترگمان]او سقط جنین را غیرقانونی می کرد و کنترل سلاح را به پایان می رساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Such legislation would outlaw any models which fell below a certain standard.
[ترجمه گوگل]چنین قانونی هر مدلی را که کمتر از یک استاندارد معین باشد غیرقانونی می کند [ترجمه ترگمان]چنین قوانینی، هر گونه مدل هایی را که زیر یک استاندارد خاص می افتادند را منع می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Tebbit found himself unable to outlaw the closed shop entirely.
[ترجمه گوگل]تبیت متوجه شد که نمی تواند مغازه بسته را به طور کامل غیرقانونی کند [ترجمه ترگمان]Tebbit فهمید که نمی تواند مغازه را به طور کامل از بین ببرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Any attempt to dismantle the PTA or outlaw the plastic bullet could lead to a confrontation with police and Army chiefs.
[ترجمه گوگل]هر گونه تلاش برای از بین بردن PTA یا غیرقانونی کردن گلوله پلاستیکی می تواند منجر به درگیری با روسای پلیس و ارتش شود [ترجمه ترگمان]هر گونه تلاش برای برچیدن اداره مخابرات پاکستان و یا غیرقانونی کردن یک گلوله پلاستیکی می تواند منجر به رویارویی با پلیس و روسای ارتش شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Attempts to outlaw abortion have so far been unsuccessful.
[ترجمه گوگل]تلاش برای غیرقانونی سقط جنین تاکنون ناموفق بوده است [ترجمه ترگمان]تلاش ها برای غیرقانونی کردن سقط جنین ناموفق بوده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. It is an outlaw culture trying to play golf at Burning Tree.
[ترجمه گوگل]این یک فرهنگ غیرقانونی است که سعی می کند گلف را در Burning Tree بازی کند [ترجمه ترگمان]این یک فرهنگ غیرقانونی است که در حال تلاش برای بازی گلف در درخت سوزاندن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The McNamara Bill calls on Parliament to outlaw foxhunting.
[ترجمه گوگل]لایحه مک نامارا از پارلمان می خواهد شکار روباه را غیرقانونی کند [ترجمه ترگمان]لایحه مک نامارا از پارلمان خواست تا foxhunting را غیرقانونی اعلام کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• criminal; person outside the protection of the law; fugitive deprive of protection of the law; declare a criminal; pronounce illegal when something is outlawed, it is made illegal. an outlaw is a criminal who is hiding from the authorities; an old-fashioned use.
پیشنهاد کاربران
طرد شده، یاغی
مجرم، قانون شکن، کسی که کاری خلاف قوانین کرده باشه اسم یکی از اهنگ های GOT the beat