outlandish

/aʊˈtlændɪʃ//aʊtˈlændɪʃ/

معنی: عجیب و غریب، بیگانه وار
معانی دیگر: عجیب و غریب، بیگانه وار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: outlandishly (adv.), outlandishness (n.)
• : تعریف: strikingly unusual, odd, or bizarre.
مترادف: bizarre, fantastic, outrageous
متضاد: conservative, ordinary
مشابه: camp, curious, eccentric, odd, offbeat, outr�, peculiar, queer, romantic, singular, strange, surreal, unconventional, uncouth, unusual, weird, wild

- How can she wear that outlandish hat to a business meeting?
[ترجمه رابرت] چطوری می تونه اون کلاه اجق وجق رو تو یه جلسه کاری سر ش بذاره ؟
|
[ترجمه گوگل] چگونه می تواند آن کلاه عجیب و غریب را در یک جلسه کاری بر سر بگذارد؟
[ترجمه ترگمان] چطور می تونه اون کلاه عجیب و غریب رو به یه جلسه تجاری بزنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His ideas seemed outlandish at the time.
[ترجمه رابرت] ایده هاش تو اون زمان اجق وجق به نظر میومد.
|
[ترجمه گوگل] ایده های او در آن زمان عجیب به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] افکارش در آن زمان عجیب و غریب به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. he always wears outlandish clothes
او همیشه لباس های عجیب و غریبی می پوشد.

2. Grass's novels are peopled with outlandish characters: grotesques, clowns, scarecrows, dwarfs.
[ترجمه گوگل]رمان های گراس پر از شخصیت های عجیب و غریب است: گروتسک ها، دلقک ها، مترسک ها، کوتوله ها
[ترجمه ترگمان]رمان ها پر از شخصیت های عجیب و غریب هستند: grotesques، دلقک ها، scarecrows، dwarfs
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He wore an outlandish outfit of pink pants and green sneakers.
[ترجمه رابرت] اون تیپ اجق وجقی با شلوار پارچه ای صورتی و کتونی سبز زده بود ( outfit تو معنی اسم میشه تیپ ، و تو معنی فعل میشه تیپ زدن )
|
[ترجمه گوگل]او لباس عجیبی از شلوار صورتی و کفش های کتانی سبز پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]او لباس عجیب و غریبی پوشیده بود از شلوار صورتی و کفش های سبز سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her views on children are rather outlandish.
[ترجمه گوگل]نظرات او در مورد کودکان نسبتاً عجیب و غریب است
[ترجمه ترگمان]عقاید او درباره بچه ها نسبتا عجیب و غریب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the show progressed, it got ever more outlandish.
[ترجمه گوگل]هرچه نمایش پیش می رفت، عجیب تر می شد
[ترجمه ترگمان] همونطور که نمایش پیشرفت کرده بود، تا حالا عجیب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This idea is not as outlandish as it sounds.
[ترجمه Afshin] این ایده آن طور که به نظر می رسد عجیب و غریب نیست.
|
[ترجمه گوگل]این ایده آنقدرها هم که به نظر می رسد عجیب نیست
[ترجمه ترگمان]این ایده آنقدرها هم که به نظر می رسد عجیب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But that was the sort of outlandish revelation Louis seemed to want.
[ترجمه گوگل]اما این همان افشاگری عجیب و غریبی بود که لوئیس می خواست
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که این موضوع عجیب غریبی است که لوئیس می خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before going amongst outlandish strangers, it may be sensible to camouflage oneself.
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن در میان غریبه های عجیب و غریب، ممکن است معقول باشد که خود را استتار کنیم
[ترجمه ترگمان]پیش از رفتن به میان غریبه ها ممکن است برای پنهان کردن خودش معقول باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wrote long outlandish tales about himself in the log book and signed them Anon.
[ترجمه گوگل]او داستان های عجیب و غریب طولانی درباره خود در دفترچه ثبت کرد و آنها را آنون امضا کرد
[ترجمه ترگمان]او داستان های عجیب غریبی در مورد خودش در دفتر ثبت و امضا کرد و به آنجا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You may want to reconsider that outlandish proposal.
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید در آن پیشنهاد عجیب و غریب تجدید نظر کنید
[ترجمه ترگمان]ممکن است بخواهید آن پیشنهاد عجیب و غریب را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There is nothing outlandish in the idea of lions killing hunters.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز عجیبی در این ایده وجود ندارد که شیرها شکارچیان را می کشند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز عجیب و غریب در فکر شکار شیران نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. None of it seems too outlandish.
[ترجمه گوگل]هیچ کدام خیلی عجیب به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان] هیچکدومشون خیلی عجیب و غریب بنظر نمیرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In her most outlandish escapade, she faked her own death.
[ترجمه گوگل]در عجیب ترین فرار خود، او مرگ خود را جعل کرد
[ترجمه ترگمان]او در این فرار عجیب و غریب خود مرگ خود را جعل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. By 199 it was a leading light in outlandish front suspension concepts.
[ترجمه گوگل]تا سال 199 این یک چراغ پیشرو در مفاهیم عجیب و غریب سیستم تعلیق جلو بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹، این یک نور پیشرو در مفاهیم عدم تعادل در جلو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She came to the party wearing an outlandish costume and blond wig.
[ترجمه گوگل]او با یک لباس عجیب و غریب و کلاه گیس بلوند به مهمانی آمد
[ترجمه ترگمان]او به مهمانی آمد که لباس عجیب غریبی پوشیده بود و موی مصنوعی بلوند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عجیب و غریب (صفت)
quizzical, exotic, odd, freakish, rum, peculiar, queer, outlandish, oddball, rococo, screwy, unearthly

بیگانه وار (صفت)
outlandish

انگلیسی به انگلیسی

• strange; unusual; alien
something that is outlandish, is very unusual or strange; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

outlandish ( adj ) ( aʊtˈl�ndɪʃ ) =strange or extremely unusual, e. g. outlandish costumes. outlandishly ( adv ) e. g. outlandishly dressed.
outlandish
دورافتاده
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : outlandishness
✅️ صفت ( adjective ) : outlandish
✅️ قید ( adverb ) : outlandishly
عجیب و غریب
outlandish ( adj ) = عجیب و غریب، نا متعارف، غیر عادی
Definition = عجیب و غیرمعمول و دشوار است برای قبول یا دوست داشتن/غیر متعارف و غیر معمول/
مترادف با کلمه : bizarre
an outlandish hairstyle/outfit = مدل مو / لباس عجیب و غریب
...
[مشاهده متن کامل]

Outlandish behaviour = رفتار غیر عادی
examples:
1 - She liked to dress in outlandish clothes.
او دوست داشت لباسهای عجیب و غریب بپوشد.
2 - From a practical standpoint, this task is somewhat outlandish.
از نظر عملی ، این کار تا حدودی غیر عادی است.

Very strange
Very unusual
Very unexpectable
Weired
Odd
Bizzar
?? Warperd
Extraordinary
) آدم ) دور از انتظار، دور از ذهن، غیر منتظره
شگفت آور، نامانوس

بپرس