- How can she wear that outlandish hat to a business meeting?
[ترجمه رابرت] چطوری می تونه اون کلاه اجق وجق رو تو یه جلسه کاری سر ش بذاره ؟
|
[ترجمه گوگل] چگونه می تواند آن کلاه عجیب و غریب را در یک جلسه کاری بر سر بگذارد؟ [ترجمه ترگمان] چطور می تونه اون کلاه عجیب و غریب رو به یه جلسه تجاری بزنه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His ideas seemed outlandish at the time.
[ترجمه رابرت] ایده هاش تو اون زمان اجق وجق به نظر میومد.
|
[ترجمه گوگل] ایده های او در آن زمان عجیب به نظر می رسید [ترجمه ترگمان] افکارش در آن زمان عجیب و غریب به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. he always wears outlandish clothes
او همیشه لباس های عجیب و غریبی می پوشد.
2. Grass's novels are peopled with outlandish characters: grotesques, clowns, scarecrows, dwarfs.
[ترجمه گوگل]رمان های گراس پر از شخصیت های عجیب و غریب است: گروتسک ها، دلقک ها، مترسک ها، کوتوله ها [ترجمه ترگمان]رمان ها پر از شخصیت های عجیب و غریب هستند: grotesques، دلقک ها، scarecrows، dwarfs [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He wore an outlandish outfit of pink pants and green sneakers.
[ترجمه رابرت] اون تیپ اجق وجقی با شلوار پارچه ای صورتی و کتونی سبز زده بود ( outfit تو معنی اسم میشه تیپ ، و تو معنی فعل میشه تیپ زدن )
|
[ترجمه گوگل]او لباس عجیبی از شلوار صورتی و کفش های کتانی سبز پوشیده بود [ترجمه ترگمان]او لباس عجیب و غریبی پوشیده بود از شلوار صورتی و کفش های سبز سبز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her views on children are rather outlandish.
[ترجمه گوگل]نظرات او در مورد کودکان نسبتاً عجیب و غریب است [ترجمه ترگمان]عقاید او درباره بچه ها نسبتا عجیب و غریب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As the show progressed, it got ever more outlandish.
[ترجمه گوگل]هرچه نمایش پیش می رفت، عجیب تر می شد [ترجمه ترگمان] همونطور که نمایش پیشرفت کرده بود، تا حالا عجیب شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This idea is not as outlandish as it sounds.
[ترجمه Afshin] این ایده آن طور که به نظر می رسد عجیب و غریب نیست.
|
[ترجمه گوگل]این ایده آنقدرها هم که به نظر می رسد عجیب نیست [ترجمه ترگمان]این ایده آنقدرها هم که به نظر می رسد عجیب نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But that was the sort of outlandish revelation Louis seemed to want.
[ترجمه گوگل]اما این همان افشاگری عجیب و غریبی بود که لوئیس می خواست [ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسید که این موضوع عجیب غریبی است که لوئیس می خواست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Before going amongst outlandish strangers, it may be sensible to camouflage oneself.
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن در میان غریبه های عجیب و غریب، ممکن است معقول باشد که خود را استتار کنیم [ترجمه ترگمان]پیش از رفتن به میان غریبه ها ممکن است برای پنهان کردن خودش معقول باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He wrote long outlandish tales about himself in the log book and signed them Anon.
[ترجمه گوگل]او داستان های عجیب و غریب طولانی درباره خود در دفترچه ثبت کرد و آنها را آنون امضا کرد [ترجمه ترگمان]او داستان های عجیب غریبی در مورد خودش در دفتر ثبت و امضا کرد و به آنجا رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You may want to reconsider that outlandish proposal.
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید در آن پیشنهاد عجیب و غریب تجدید نظر کنید [ترجمه ترگمان]ممکن است بخواهید آن پیشنهاد عجیب و غریب را بررسی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There is nothing outlandish in the idea of lions killing hunters.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز عجیبی در این ایده وجود ندارد که شیرها شکارچیان را می کشند [ترجمه ترگمان]هیچ چیز عجیب و غریب در فکر شکار شیران نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. None of it seems too outlandish.
[ترجمه گوگل]هیچ کدام خیلی عجیب به نظر نمی رسد [ترجمه ترگمان] هیچکدومشون خیلی عجیب و غریب بنظر نمیرسه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In her most outlandish escapade, she faked her own death.
[ترجمه گوگل]در عجیب ترین فرار خود، او مرگ خود را جعل کرد [ترجمه ترگمان]او در این فرار عجیب و غریب خود مرگ خود را جعل کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. By 199 it was a leading light in outlandish front suspension concepts.
[ترجمه گوگل]تا سال 199 این یک چراغ پیشرو در مفاهیم عجیب و غریب سیستم تعلیق جلو بود [ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹، این یک نور پیشرو در مفاهیم عدم تعادل در جلو بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She came to the party wearing an outlandish costume and blond wig.
[ترجمه گوگل]او با یک لباس عجیب و غریب و کلاه گیس بلوند به مهمانی آمد [ترجمه ترگمان]او به مهمانی آمد که لباس عجیب غریبی پوشیده بود و موی مصنوعی بلوند داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
outlandish ( adj ) = عجیب و غریب، نا متعارف، غیر عادی Definition = عجیب و غیرمعمول و دشوار است برای قبول یا دوست داشتن/غیر متعارف و غیر معمول/ مترادف با کلمه : bizarre an outlandish hairstyle/outfit = مدل مو / لباس عجیب و غریب ... [مشاهده متن کامل]
Outlandish behaviour = رفتار غیر عادی examples: 1 - She liked to dress in outlandish clothes. او دوست داشت لباسهای عجیب و غریب بپوشد. 2 - From a practical standpoint, this task is somewhat outlandish. از نظر عملی ، این کار تا حدودی غیر عادی است.
Very strange Very unusual Very unexpectable Weired Odd Bizzar ?? Warperd Extraordinary