outfitter

/ˈaʊtˌfɪtər//ˈaʊtfɪtə/

معنی: ساز وبرگ فروش
معانی دیگر: فروشنده یا تهیه کننده ی ابزار کار یا ساز و برگ

جمله های نمونه

1. He bought a jacket at the gentleman's outfitters.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت از لباس های آن آقا خرید
[ترجمه ترگمان]یک ژاکت از لباس فروشی آن آقا خریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They are the official school outfitters.
[ترجمه گوگل]آنها تجهیز رسمی مدارس هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها the مدرسه رسمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Titles are available at bookstores and recreation outfitters.
[ترجمه گوگل]عنوان‌ها در کتابفروشی‌ها و وسایل تفریحی موجود است
[ترجمه ترگمان]عناوین در کتابفروشی ها و تفریحات تفریحات در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The legendary outfitter teaches hunters how to tell the difference between a smart shot and a bad idea.
[ترجمه گوگل]این ساز افسانه ای به شکارچیان می آموزد که چگونه بین یک شات هوشمند و یک ایده بد تفاوت قائل شوند
[ترجمه ترگمان]The افسانه ای به شکارچیان آموزش می دهد که چطور تفاوت بین یک تیر تیز و یک ایده بد را بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was later to run a ladies' outfitters in nearby Gorleston, on the Suffolk coast.
[ترجمه گوگل]او بعداً در نزدیکی گورلستون، در ساحل سافولک، یک تجهیز زنانه را اداره کرد
[ترجمه ترگمان]او بعدا در ساحل Suffolk، در ساحل Suffolk، یک لباس فروشی زنانه را اداره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I could learn from any outfitters in the country.
[ترجمه گوگل]من می توانستم از هر ساز و برگ در کشور یاد بگیرم
[ترجمه ترگمان]من می تونم از همه لباس فروشی تو کشور یاد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For climbers who want to learn, no local outfitter can legally teach them.
[ترجمه گوگل]برای کوهنوردانی که می خواهند یاد بگیرند، هیچ متخصص محلی نمی تواند به طور قانونی به آنها آموزش دهد
[ترجمه ترگمان]برای کوهنوردان که می خواهند یاد بگیرند، هیچ outfitter محلی نمی تواند به طور قانونی به آن ها آموزش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This kit has everything that a backcountry guide, outfitter or trip leader would want in a medical kit for a short outing.
[ترجمه گوگل]این کیت همه چیزهایی را دارد که یک راهنما، تجهیز یا رهبر سفر در یک کیت پزشکی برای یک گردش کوتاه می‌خواهد
[ترجمه ترگمان]این کیت همه چیزهایی را دارد که یک رهبر به نام backcountry، outfitter یا رهبر سفر برای گردش کوتاهی در یک جعبه پزشکی می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The mountain sports outfitter VAUDE receives for its innovative product design, the "2006 if product design award", one of the most distinguished design awards worldwide.
[ترجمه گوگل]تجهیزات ورزشی کوهستانی VAUDE برای طراحی محصول نوآورانه خود، "جایزه طراحی اگر محصول 2006" را دریافت می کند، یکی از برجسته ترین جوایز طراحی در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]\"outfitter VAUDE\" (outfitter VAUDE)، \"برنده جایزه طراحی محصول\"، یکی از مهم ترین جوایز طراحی در سراسر جهان، برای طراحی محصول ابتکاری خود، \"۲۰۰۶\"، دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you're hiring an outfitter ask what's included and expected of you regarding the camping tours you're considering.
[ترجمه گوگل]اگر یک متخصص استخدام می‌کنید، بپرسید که در مورد تورهای کمپینگی که در نظر دارید، چه چیزی شامل و از شما انتظار می‌رود
[ترجمه ترگمان]اگر دارید فردی را استخدام می کنید بپرسید که چه چیزهایی را در نظر بگیرید و از شما در مورد تورهای مسافرتی که در نظر می گیرید، چه انتظاری داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. S. Open. The company is also the exclusive outfitter of the Wimbledon tennis tournament, through 20
[ترجمه گوگل]S باز این شرکت همچنین تا سال 20، سازنده انحصاری مسابقات تنیس ویمبلدون است
[ترجمه ترگمان]بله، باز است این شرکت همچنین امتیاز انحصاری مسابقات تنیس ویمبلدون را از ۲۰ تا ۲۰ به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They had spent the morning pouring over outdoor outfitter catalogs looking at sophisticated equipment that would be sufficient to thru-hike the Appalachian Trail
[ترجمه گوگل]آن‌ها صبح را با ریختن کاتالوگ‌های تجهیزات در فضای باز سپری کرده بودند و به تجهیزات پیچیده‌ای نگاه می‌کردند که برای پیاده‌روی در مسیر آپالاچی کافی بود
[ترجمه ترگمان]آن ها صبح را با ریختن کاتالوگ های فروش در فضای باز به دنبال تجهیزات پیچیده که برای راهپیمایان واقعی در مسیر \"آپالاچیان تریل\" کافی بود، گذرانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An outfitter provided everything needed for the safari.
[ترجمه گوگل]یک تجهیز همه چیز مورد نیاز برای سافاری را فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]یک outfitter همه چیز مورد نیاز برای سفر اکتشافی را فراهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company is also the exclusive outfitter of the Wimbledon tennis tournament, through 20
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین تا سال 20، سازنده انحصاری مسابقات تنیس ویمبلدون است
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین امتیاز انحصاری مسابقات تنیس ویمبلدون را از ۲۰ تا ۲۰ به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساز و برگ فروش (اسم)
outfitter

انگلیسی به انگلیسی

• supplier; store which offers clothing and equipment for outdoor activities
an outfitter or outfitters is a shop that sells men's clothes; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

فروشنده یا شغل فروش تجهیزات و ابزار و ادوات و ارائه دهنده راهنما ( برای مثال برای شکار )
فروشنده /عرضه کننده / فروشگاه البسه وملزومات بین راهی
1 فروشگاه لباس مردانه - قدیمی/بریتیش
2 فروشگاه لوازم سفر و گردشگری ( مغازه ای که تجهیزات فعالیت های فضای باز مثل کمپینگ می فروشد ) - آمریکن

بپرس