outdoors

/ˈaʊtˈdɔːrz//ˌaʊtˈdɔːz/

معنی: بیرون، خارج از منزل، در هوای ازاد
معانی دیگر: به سوی بیرون، به خارج، در بیرون ساختمان، در هوای آزاد، بیرون شهر، دشت و صحرا، دامن طبیعت

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: in the open air; outside.
متضاد: indoors, inside
مشابه: abroad, outside
اسم ( noun )
• : تعریف: (used with a sing. verb) the open air, outside dwellings or other buildings.
مشابه: open, outside

جمله های نمونه

1. i went outdoors to get some fresh air
بیرون رفتم که قدری هوای تازه بخورم.

2. we stayed outdoors until it started to rain
در خارج از ساختمان ماندیم تا باران شروع به باریدن کرد.

3. the lure of the great outdoors
جذبه ی دشت های طبیعی و پر ابهت

4. Sow the seeds outdoors in spring.
[ترجمه .............................] دانه ها را در بهار در فضای باز کاشت
|
[ترجمه گوگل]بذرها را در بهار در فضای باز بکارید
[ترجمه ترگمان]دانه ها را در بیرون از منزل در بهار باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's warm enough to eat outdoors tonight.
[ترجمه گوگل]امشب به اندازه کافی گرم است که می توانید در فضای باز غذا بخورید
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم است که امشب در بیرون غذا بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The weather made it unfeasible to be outdoors.
[ترجمه گوگل]آب و هوا بودن در فضای باز را غیرممکن کرد
[ترجمه ترگمان]هوای بیرون از خانه برایم غیر عملی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rain prevented them from eating outdoors.
[ترجمه گوگل]باران مانع از آن شد که در فضای باز غذا بخورند
[ترجمه ترگمان]باران مانع از خوردن آن ها در فضای باز می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was warm enough to be outdoors all afternoon.
[ترجمه گوگل]هوا آنقدر گرم بود که تمام بعدازظهر را بیرون از خانه بود
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی گرم بود که تمام بعد از ظهر بیرون از خانه باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They both have a love of the outdoors.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها عاشق فضای باز هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو عاشق فضای باز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's great to work outdoors during brisk fall days.
[ترجمه گوگل]کار کردن در فضای باز در روزهای پرشور پاییزی عالی است
[ترجمه ترگمان]کار کردن در فضای باز در طی روزه ای پاییز بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whatever the weather, he sticks out walking outdoors.
[ترجمه گوگل]آب و هوا هر چه باشد، او در بیرون از خانه قدم می زند
[ترجمه ترگمان]هر چه هوا باشد، او بیرون می رود و بیرون می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We could hardly bear to be outdoors in the blinding sunlight.
[ترجمه گوگل]ما به سختی می توانستیم بیرون از خانه زیر نور کور خورشید باشیم
[ترجمه ترگمان]به سختی می توانستیم در زیر نور آفتاب کور در هوای آزاد باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Farm workers spend most of their time outdoors.
[ترجمه گوگل]کارگران مزرعه بیشتر وقت خود را در فضای باز می گذرانند
[ترجمه ترگمان]کارگران مزرعه بیشتر وقت خود را در بیرون از منزل صرف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Parsley is hardy and can be grown outdoors from the spring.
[ترجمه گوگل]جعفری مقاوم است و از بهار می توان آن را در فضای باز پرورش داد
[ترجمه ترگمان]Parsley مقاوم است و می تواند از بهار در فضای باز بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The children were raring to get outdoors.
[ترجمه گوگل]بچه‌ها برای رفتن به بیرون از خانه عجولند
[ترجمه ترگمان]بچه ها برای بیرون آوردن فضای باز مشتاق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیرون (قید)
abroad, out, outside, away, outdoors, without

خارج از منزل (قید)
outdoors, out-of-doors

در هوای ازاد (قید)
outdoors, out-of-doors

انگلیسی به انگلیسی

• outside; in the open air
if something exists or happens outdoors, it exists or happens in the open air, rather than in a building.

پیشنهاد کاربران

فضا ی باز
خارج از ساختمان
∆ Don't smoke indoors : در فضای بسته ی ( داخل ساختمان ) سیگار نکشید
∆ You can smoke outdoors : می توانید در فضای باز ( خارج از فضای ساختمان ) سیگار بکشید
∆ an indoor swimming pool : استخر شنای سرپوشیده
...
[مشاهده متن کامل]

∆ an indoor dress : لباس توی خانه
∆ an indoor sport : یک ورزش سالنی
∆ outdoor sports/activities ورزش های/فعالیت ها در فضای آزاد ( برون ساختمانی که سرپوشیده نیست )
∆ outdoor clothing : لباس بیرونی/رسمی/فرنگی

فضا باز
⁦✔️⁩دشت و صحرا، دامن طبیعت
​outdoors; the countryside
بیرون از جایی
Outside. . . بیرون. خارج

بپرس