outdoor advertising

جمله های نمونه

1. Suzie Wang is the Queen of the OutDoor Advertising!
[ترجمه گوگل]سوزی وانگ ملکه تبلیغات در فضای باز است!
[ترجمه ترگمان]سوزی وانگ ملکه تبلیغات outdoor است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Compared with the general outdoor advertising, car ads have mobility, flexibility of the unique advantages.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با تبلیغات عمومی در فضای باز، تبلیغات خودرو دارای تحرک، انعطاف پذیری از مزایای منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با تبلیغات عمومی بیرونی، تبلیغات خودرو تحرک، انعطاف پذیری مزایای منحصر به فرد را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The outdoor advertising is supplementary light facility display anti whole or praxis the off normal order date of expiration correction.
[ترجمه گوگل]تبلیغات در فضای باز یک نمایشگر نور مکمل ضد کل است یا تاریخ سفارش عادی اصلاح انقضا را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]تبلیغات در فضای باز، یک ساختمان سبک مکمل است که کل و یا عمل (پراکسیس را به روز عادی تصحیح انقضا به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Long - term focus on outdoor advertising development, production, distribution and decoration projects.
[ترجمه گوگل]تمرکز بلندمدت بر پروژه های توسعه، تولید، توزیع و دکوراسیون فضای باز
[ترجمه ترگمان]تمرکز بلند مدت بر روی توسعه تبلیغات در فضای باز، تولید، توزیع و پروژه های دکوراسیون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Production operation: large - scale outdoor advertising, all kinds of characters, all types of color printing.
[ترجمه گوگل]عملیات تولید: تبلیغات در مقیاس بزرگ در فضای باز، انواع شخصیت ها، انواع چاپ رنگی
[ترجمه ترگمان]عملیات تولید: تبلیغات در فضای باز بزرگ، انواع حروف، همه انواع چاپ رنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The plan for installation of positions of outdoor advertising facilities jointly with the other relevant departments.
[ترجمه گوگل]طرح نصب پوزیشن امکانات تبلیغاتی در فضای باز به صورت مشترک با سایر ادارات مربوطه
[ترجمه ترگمان]این برنامه شامل نصب موقعیت های امکانات تبلیغاتی در فضای باز مشترک با سایر بخش های مربوطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Upon expiration an outdoor advertising facility, the applicant of the installation shall promptly remove the facility.
[ترجمه گوگل]پس از انقضای یک تسهیلات تبلیغاتی در فضای باز، متقاضی نصب باید فوراً تسهیلات را حذف کند
[ترجمه ترگمان]پس از انقضای تسهیلات تبلیغاتی در فضای باز، متقاضی نصب باید فورا ساختمان را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Government and vocation are the key points in outdoor advertising administration, but ofare lack of responsibility.
[ترجمه گوگل]دولت و شغل از نکات کلیدی در مدیریت تبلیغات بیرونی هستند، اما فاقد مسئولیت هستند
[ترجمه ترگمان]دولت و حرفه نکات کلیدی در اداره تبلیغات در فضای باز هستند، اما عدم مسئولیت محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Measures strengthen administration of the safety of outdoor advertising facilities.
[ترجمه گوگل]این اقدامات مدیریت ایمنی تأسیسات تبلیغاتی در فضای باز را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]این معیارها مدیریت ایمنی تسهیلات تبلیغاتی در فضای باز را تقویت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like outdoor advertising, transit advertising offers frequent exposure to large numbers of people at low cost.
[ترجمه گوگل]مانند تبلیغات در فضای باز، تبلیغات ترانزیت با هزینه کم در معرض دید تعداد زیادی از مردم قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تبلیغات حمل و نقل کالا نیز مانند تبلیغات در فضای باز، در معرض تعداد زیادی از مردم با هزینه پایین قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since the Romanspioneered the outdoor advertising market, with everything from ads for wine tobrothels, the world of advertising has largely been interruptive.
[ترجمه گوگل]از زمانی که رومانسپین در بازار تبلیغات در فضای باز، با همه چیز، از تبلیغات برای فاحشه خانه های شراب، راه اندازی شد، دنیای تبلیغات تا حد زیادی مختل شده است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که بازار تبلیغات خارج از فضای باز، با همه چیز از تبلیغات برای تبلیغ شراب، دنیای تبلیغات تا حد زیادی interruptive بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Outdoor advertising offers in Huzhou, Huzhou graphic design service!
[ترجمه گوگل]پیشنهادات تبلیغات در فضای باز در Huzhou، Huzhou خدمات طراحی گرافیکی!
[ترجمه ترگمان]تبلیغات بیرونی در Huzhou، خدمات طراحی گرافیکی Huzhou!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Internally, Skyhook Wireless has begun developing applications for SpotRank data--including new ways to inform buyers of outdoor advertising.
[ترجمه گوگل]در داخل، Skyhook Wireless شروع به توسعه برنامه‌های کاربردی برای داده‌های SpotRank کرده است - از جمله راه‌های جدیدی برای اطلاع‌رسانی به خریداران از تبلیغات در فضای باز
[ترجمه ترگمان]در داخل، Skyhook بی سیم شروع به توسعه برنامه های کاربردی برای داده های SpotRank کرده است - - از جمله راه های جدید برای مطلع کردن خریداران از تبلیغات در فضای باز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Any form of monopoly or unfair competition is prohibited in the operation of outdoor advertising business.
[ترجمه گوگل]هر گونه انحصار یا رقابت ناعادلانه در فعالیت تجاری تبلیغات در فضای باز ممنوع است
[ترجمه ترگمان]هر گونه رقابت ناعادلانه یا ناعادلانه در عملیات کسب وکار در فضای باز ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• billboard advertising, advertising outside in public spaces

پیشنهاد کاربران

بپرس