outboard

/ˈaʊtˌbɔːrd//ˈaʊtbɔːd/

معنی: قایقران
معانی دیگر: (قایق یا فضاپیما یا هواپیما) بیرون (از)، در خارج، (در) برون تنه، (قایقی که موتور آن بیرون از آن قرار دارد) قایق برون موتور (در برابر: قایق درون موتور inboard)، موتور بیرون از کشتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: located on the outside of a ship's hull or bulwarks.

(2) تعریف: located away from the center, as of an airplane fuselage.
اسم ( noun )
• : تعریف: a gasoline motor mounted on the outside stern of a boat, or a boat equipped with such a motor.

جمله های نمونه

1. The boat is propelled by a powerful outboard motor.
[ترجمه گوگل]این قایق توسط یک موتور بیرونی قدرتمند به حرکت در می آید
[ترجمه ترگمان]قایق با یک موتور خارجی قوی هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were many anchored wooden boats with large outboard motors, but strangely, there were few fishing nets.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی قایق چوبی لنگر انداخته با موتورهای بیرونی بزرگ وجود داشت، اما عجیب اینکه تورهای ماهیگیری کم بود
[ترجمه ترگمان]قایق های چوبی زیادی با موتورهای بزرگ خارجی داشتند، اما به طرز عجیبی، چند تا تور ماهیگیری داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The outboard was gone, too, and the gas can and the orange life vest and the two fiberglass oars.
[ترجمه گوگل]قایق بیرونی هم رفته بود و قوطی گاز و جلیقه نجات نارنجی و دو پارو فایبرگلاس
[ترجمه ترگمان]قایق خارجی هم رفته بود و گاز می تواند با جلیقه نارنجی و جلیقه نارنجی و دو پارو بهای نارنجی هم از بین برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has asked us to buy him an outboard motor instead of giving cash.
[ترجمه گوگل]او از ما خواسته است که به جای پول نقد برایش موتور قایق بخریم
[ترجمه ترگمان]او از ما خواسته که به جای پول نقد، یک موتور خارجی خارجی برایش بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Foot steering of the outboard motor means that military users can keep both hands free to use weapons.
[ترجمه گوگل]فرمان پایی موتور قایق به این معنی است که کاربران نظامی می توانند هر دو دست خود را برای استفاده از سلاح آزاد نگه دارند
[ترجمه ترگمان]فرمان موتور خارجی به این معنی است که کاربران نظامی می توانند هر دو دست را آزاد نگه دارند تا از سلاح استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Details of your outboard and inbound ferry crossing will be included in your travel documentation.
[ترجمه گوگل]جزئیات عبور کشتی خروجی و ورودی شما در اسناد سفر شما گنجانده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جزئیات خارجی شما و عبور ورودی شما در اسناد مسافرتی شما گنجانده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. All he needs is an outboard motor to go with it.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که او نیاز دارد یک موتور بیرونی برای همراهی با آن است
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که نیاز دارد یک موتور خارجی است که باید همراه آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The answer is an electric outboard motor.
[ترجمه گوگل]پاسخ یک موتور قایق الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]پاسخ یک موتور خارجی موتور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The outboard profile shows a short-ended hull with just a suspicion of sheer.
[ترجمه گوگل]نمای بیرونی بدنه ای با انتهای کوتاه را نشان می دهد که فقط به محض شک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مجموعه تنظیمات خارجی یک بدنه کوتاه با حد کوتاه را با تنها یک سو ظن به طور کامل نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The F-15's connection is outboard of the left engine inlet in the upper body of the wing root strake.
[ترجمه گوگل]اتصال F-15 خارج از ورودی موتور سمت چپ در قسمت بالایی بال بال است
[ترجمه ترگمان]اتصال اف - ۱۵ خارج از قسمت های ورودی موتور چپ در قسمت بالایی of ریشه شاخه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The loading of the outboard gasket has the rule of first rose then descended.
[ترجمه گوگل]بارگیری واشر بیرونی قانون این است که ابتدا بالا آمد و سپس پایین آمد
[ترجمه ترگمان]بارگیری واشر خارجی قاعده اول رز را دارد سپس پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With a very large outboard motor, for example, the boat may be imbalanced by having that weight far astern and may "squat" in the water and not sail as well.
[ترجمه گوگل]برای مثال، با یک موتور قایق بیرونی بسیار بزرگ، قایق ممکن است به دلیل داشتن آن وزن در سمت چپ، نامتعادل شود و ممکن است در آب «چمباتمه بزند» و همچنین بادبانی نکند
[ترجمه ترگمان]با یک موتور خارجی بسیار بزرگ، برای مثال، قایق ممکن است با داشتن این وزن در عقب، نامتعادل شود و ممکن است در آب چمباتمه بزند و به خوبی حرکت نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The trolley crosses the leaning crack. When outboard is taken, the inside trolley will slide down.
[ترجمه گوگل]واگن برقی از شکاف متمایل می گذرد هنگام سوار شدن به بیرون، چرخ دستی داخلی به پایین می لغزد
[ترجمه ترگمان]چرخ دستی از شکاف خم شده عبور می کند وقتی قایق خارجی را بگیرند، برانکار به پایین می لغزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Back seating helps minimize outboard leakage when the valve is in the open position.
[ترجمه گوگل]نشیمنگاه پشتی به به حداقل رساندن نشتی بیرونی در هنگام باز بودن شیر کمک می کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سوپاپ در موقعیت باز قرار دارد، نشستن به حداقل رساندن نشتی خارجی کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قایقران (اسم)
bargee, gondolier, boatman, outboard, sculler

انگلیسی به انگلیسی

• on the outside of a boat; situated by the hull of the boat
away from the ship's center
motor attached to the outside of a boat

پیشنهاد کاربران

outboard ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: برون سو 3
تعریف: به سمت خارج از خط میانة طولی شناور یا ناو
بیرونی ، برون سو

بپرس