معنی: بیشتر توپ زدن از، روی دست کسی رفتن، بیشتر پیشنهاد دادن ازمعانی دیگر: قیمت بالاتری پیشنهاد کردن، روی دست کسی بلند شدن، درمناقصه و مزایده بیشتر پیشنهاد دادن از
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: outbids, outbidding, outbid, outbidden
• : تعریف: to make a higher bid or offer than (another).
جمله های نمونه
1. i offered five dollars for the painting, but she outbid me
حاضر بودم پنج دلار برای آن نقاشی بدهم ولی او روی دستم بلند شد.
2. The retail group outbid all three competitors for space in the shopping centre.
[ترجمه گوگل]گروه خرده فروشی از هر سه رقیب برای فضایی در مرکز خرید پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]گروه خرده فروشی هر سه رقیب را برای خرید در مرکز خرید پیشنهاد کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She outbid me for the vase.
[ترجمه گوگل]او برای گلدان از من پیشی گرفت [ترجمه ترگمان] اون توی گلدون منو از دست داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Shue outbid three competitors for the painting.
[ترجمه گوگل]Shue از سه رقیب برای نقاشی پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]Shue سه رقیب را برای این نقاشی پیشنهاد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mandru's agent had been outbid, however, and he'd been reluctant to return home empty-handed.
[ترجمه گوگل]با این حال، نماینده ماندرو پیشی گرفته بود و او تمایلی به بازگشت دست خالی به خانه نداشت [ترجمه ترگمان]با این حال، مامور Mandru بالاتر از همه بود، و مایل نبود دست خالی به خانه برگردد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Each has been trying to outbid the rest in an attempt to gain market share and so exploit economies of scale.
[ترجمه گوگل]هر یک در تلاش برای به دست آوردن سهم بازار و بهره برداری از صرفه جویی در مقیاس، سعی در پیشی گرفتن از بقیه داشته اند [ترجمه ترگمان]هر کدام تلاش کرده اند تا بقیه را در تلاش برای به دست آوردن سهم بازار و بنابراین بهره برداری از اقتصادهای مقیاس، پیشنهاد کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Only weeks ago, Raytheon also outbid Northrop for Texas Instruments' defense operations.
[ترجمه گوگل]همین چند هفته پیش، ریتون برای عملیات دفاعی تگزاس اینسترومنتز از نورثروپ پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]تنها چند هفته پیش، Raytheon همچنین Northrop Northrop را برای عملیات دفاع از تگزاس پیشنهاد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To outbid ( a person ) for something, as at an auction.
[ترجمه گوگل]پیشی گرفتن از (شخص) برای چیزی، مانند حراج [ترجمه ترگمان]برای outbid (یک نفر)برای چیزی، مانند یک مزایده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He outbid his rivals at the auction.
[ترجمه یگانه] او در مزایده از رقبای خود پیشی گرفت
|
[ترجمه گوگل]او در حراج از رقبای خود پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]او رقبایش را در حراجی پیشنهاد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We outbid our rivals at the auction.
[ترجمه گوگل]ما در حراج از رقبای خود پیشی گرفتیم [ترجمه ترگمان] ما توی حراجی سر rivals رو از دست دادیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The rich districts can outbid the country school for teachers.
[ترجمه گوگل]مناطق ثروتمند می توانند از مدارس روستایی برای معلمان پیشی بگیرند [ترجمه ترگمان]این مناطق غنی می توانند از مدرسه کشور برای آموزگاران پیشنهاد کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All I am asking is a chance to outbid another bidder, if the client wishes.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که من می خواهم این است که در صورت تمایل مشتری، فرصتی برای پیشی گرفتن از مناقصه گزار دیگر فراهم شود [ترجمه ترگمان]تنها چیزی که من میخوام اینه که یه پیشنهاد دیگه به یه خریدار دیگه پیشنهاد بدم، البته اگه مشتری بخواد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He shut the opposition outbid of five spades.
[ترجمه گوگل]او اپوزیسیون را از پنج بیل پیشی گرفت [ترجمه ترگمان]او مخالفت خود با پنج خال را خاموش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Each new capital seemed to be eager to slightly outbid the previous one.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که هر سرمایه جدید مشتاق بود تا اندکی از سرمایه قبلی پیشی بگیرد [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که هر پایتخت جدید اندکی پیشنهاد the قبلی را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بیشتر توپ زدن از (فعل)
outbid
روی دست کسی رفتن (فعل)
undersell, outbid
بیشتر پیشنهاد دادن از (فعل)
outbid
انگلیسی به انگلیسی
• offer a higher price, bid higher if you outbid someone, you offer more money than they do for something that you want to buy.
پیشنهاد کاربران
To offer a higher price than someone else in order to win an auction or acquire something. “Outbid” implies that someone has surpassed another bidder’s offer. برنده شدن در حراج یا به دست آوردن چیزی، با پیشنهاد دادن قیمتی بالاتر از شخص دیگری. ... [مشاهده متن کامل]
به این معنی است که شخصی از پیشنهاد دهنده دیگر ی پیشی گرفته است. مثال؛ I’m willing to outbid anyone for this item. In a real estate auction, a buyer might exclaim, “I’m determined to outbid everyone and secure this property. ” A person discussing their strategy might explain, “I always wait until the last minute to outbid my competitors and increase my chances of winning. ”