بدون هیچ پشتوانه ای
بی هیچ پایه و اساسی
از هیچ چیز، ( چیزی ساختن )
بی هیچ پایه و اساسی
از هیچ چیز، ( چیزی ساختن )
من در آوردی، جعلی، ساختگی، تصنعی، مصنوعی
من در آوردی بودن
ساختگی بودن
چیزی که پایه و اساس واقعی نداره رو به خورد کسی دادن
INFORMAL•NORTH AMERICAN
with no basis in fact or reality.
"the allegations had been created out of whole cloth"
... [مشاهده متن کامل]
US, informal
: in order to trick someone into believing what is not true
He would make up stories out of whole cloth just to stir up trouble.
Merriam Webster
ساختگی بودن
چیزی که پایه و اساس واقعی نداره رو به خورد کسی دادن
... [مشاهده متن کامل]