1. I hope I haven't spoken out of turn.
[ترجمه گوگل]امیدوارم خارج از نوبت صحبت نکرده باشم
[ترجمه ترگمان]امیدوارم از پشت هم حرفی نزده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'm writing to you out of turn because I have some very important news.
[ترجمه گوگل]من خارج از نوبت برای شما می نویسم زیرا یک خبر بسیار مهم دارم
[ترجمه ترگمان]من دارم برای شما نامه می نویسم چون خبره ای مهمی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm sorry if I've spoken out of turn, but I thought everyone had already been told.
[ترجمه گوگل]ببخشید اگر خارج از نوبت صحبت کردم، اما فکر می کردم قبلا به همه گفته شده بود
[ترجمه ترگمان]متاسفم که از پشت سر در زدم، اما فکر می کردم همه به من گفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'm sorry if I spoke out of turn, Major Karr.
[ترجمه گوگل]متاسفم اگر خارج از نوبت صحبت کردم، سرگرد کار
[ترجمه ترگمان]متاسفم که از پشت حرف زدم، سرگرد Karr
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Also this week: Ben and Mandy talk out of turn while Luke is listening.
[ترجمه گوگل]همچنین در این هفته: بن و مندی بدون نوبت صحبت می کنند در حالی که لوک در حال گوش دادن است
[ترجمه ترگمان]در ضمن این هفته: بن و مندی از وقتی که لوک گوش می کنه حرف می زنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He played out of turn!
7. Don't play out of turn!
8. Mr Cheney promptly slapped him down for speaking out of turn, which had more to do with Pentagon power play than strategy.
[ترجمه گوگل]آقای چنی فوراً او را به خاطر صحبت های خارج از نوبت که بیشتر به بازی قدرت پنتاگون مرتبط بود تا استراتژی، سیلی زد
[ترجمه ترگمان]آقای چنی فورا به او سیلی زد تا صحبت کند، که بیشتر مربوط به بازی قدرت پنتاگون نسبت به استراتژی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wagner spoke out of turn when he said the election would be delayed.
[ترجمه گوگل]واگنر بدون نوبت صحبت کرد و گفت که انتخابات به تعویق خواهد افتاد
[ترجمه ترگمان]واگنر وقتی می گفت که انتخابات به تاخیر می افتد، خاموش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I hope I'm not speaking out of turn, but I don't think this is the best way to proceed.
[ترجمه گوگل]امیدوارم خارج از نوبت صحبت نکنم، اما فکر نمی کنم این بهترین راه برای ادامه باشد
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که حرفم را عوض نکرده باشم، اما فکر نمی کنم این بهترین راه برای ادامه دادن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He enjoys talking out of turn.
[ترجمه گوگل]او از حرف زدن خارج از نوبت لذت می برد
[ترجمه ترگمان] اون از حرف زدن لذت میبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'm really sorry. I spoke out of turn.
[ترجمه گوگل]واقعا متاسفم من خارج از نوبت صحبت کردم
[ترجمه ترگمان]من واقعا متاسفم من از پشت حرف زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Obviously I had a bad run out of turn one, Robert had more speed.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که من در پیچ یک بد دویدن داشتم، رابرت سرعت بیشتری داشت
[ترجمه ترگمان]واضح بود که من از پشت یکی از آن ها فرار کردم، رابرت سرعت بیشتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Speak out of turn, and an informer reports you.
[ترجمه گوگل]خارج از نوبت صحبت کنید و یک خبرچین شما را گزارش می دهد
[ترجمه ترگمان]حرف بزنید و خبر رسان را بشنوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wait please, service out of turn, correct it immediately.
[ترجمه گوگل]لطفا صبر کنید، سرویس خارج از نوبت، بلافاصله آن را اصلاح کنید
[ترجمه ترگمان] صبر کن، خواهش می کنم، برو گمشو، زود درستش کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید