out of thin air

پیشنهاد کاربران

بدون هیچ امکاناتی ( به نتیجه خوب رسیدن )
from nowhere or from nothing
اصطلاح/ از هیچ جا یا از هیچ، از ناکجا آباد
She seemed to appear out of thin air
I can't come up with €10, 000 out of thin air
They built the cell phone industry out of thin air in the mid - 1980s
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/out-of-thin-air
Out of thin air یعنی از هیچی. از کاه کوه ساختن شاید بشه گفت. یعنی از چیزیکه وجود نداره یه نتجیه عالی و بزرگ بسازی
∆ bro created beef out of thin air. But he's unattractive to them because he hurt their fragile ego
یعنی مسکلی نبود ولی این یارو سر چیزای کوچیک و الکی دعوا درست کرد
بی پایه
بی اساس
بی ریشه
from nothing:
الله بختکی
دروغکی، الکی
همینجوری الکی
into thin air ( i. e. she just vanished into thin air. ) در هیچ/ناکجا
out of thin air ( i. e. She seemed to appear out of thin air. ) از هیچ/ناکجا
یکهویی ، یکدفعه
suddenly
out of the air
از ناکجا آباد
بطور نامعلوم/نامشخص

بپرس