1. The farm lies too much out of the way.
[ترجمه گوگل]مزرعه بیش از حد از راه دور است
[ترجمه ترگمان]مزرعه بیش از حد از راه دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With the election out of the way, the government can get down to business.
[ترجمه گوگل]با دور شدن از انتخابات، دولت می تواند دست به کار شود
[ترجمه ترگمان]با دور شدن از انتخابات، دولت می تواند به کار خود ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He shoved her out of the way.
4. It's a great little pub, but a bit out of the way.
[ترجمه گوگل]این یک میخانه کوچک عالی است، اما کمی دور از راه است
[ترجمه ترگمان]پاتوق خوبی است، اما کمی از راه دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He cleared a space, heaving boxes out of the way.
[ترجمه گوگل]او فضایی را خالی کرد و جعبه ها را از سر راه برداشت
[ترجمه ترگمان]او یک فضا را پاک کرد و جعبه ها را ازسر راهش کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She nudged me out of the way.
7. Alan scrambled out of the way.
8. The election was safely out of the way, at last.
[ترجمه گوگل]بالاخره انتخابات با خیال راحت از راه رسید
[ترجمه ترگمان]سرانجام انتخابات ازسر راه کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sue let out a terrific shriek and leapt out of the way.
[ترجمه گوگل]سو فریاد وحشتناکی کشید و از راه پرید
[ترجمه ترگمان]سو فریاد بلندی کشید و ازسر راه کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He has done nothing out of the way yet.
[ترجمه گوگل]او هنوز هیچ کاری انجام نداده است
[ترجمه ترگمان]او هنوز هیچ کاری نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He elbowed me out of the way.
[ترجمه گوگل]او مرا با آرنج از سر راه بردارد
[ترجمه ترگمان] اون منو ازسر راه کنار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Move out of the way, please: I can't see through you!
[ترجمه گوگل]لطفاً از مسیر خارج شوید: من نمی توانم از طریق شما ببینم!
[ترجمه ترگمان]ازسر راه برو کنار، خواهش می کنم: نمی تونم تو رو ببینم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I didn't say anything until Dad was out of the way.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بابا از سر راهش خارج شد چیزی نگفتم
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که بابا از مسیر خارج شد چیزی نگفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He warned the army to stay out of the way of the relief effort.
[ترجمه گوگل]وی به ارتش هشدار داد که از مسیر امدادرسانی خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]او به ارتش هشدار داد که از راه تلاش های امدادی خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We were shouldered roughly out of the way.
[ترجمه گوگل]ما تقریباً از راه دور شده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما به سختی از این راه دور می شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید