out of service


معنی: خراب

مترادف ها

خراب (اصطلاح)
out of service

پیشنهاد کاربران

out of service ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: اتاق دردست تعمیر
تعریف: اتاقی که به دلیل خرابی های جزئی به طور موقت بسته می شود، اما از موجودی اتاق های مهمانخانه کسر نمی شود متـ . دردست تعمیر
خارج از خدمات دهی
خارخ از خدمه
out of service = out of order = out of work = break down : ( not in working condition )
خارج از سرویس، خراب، از کار افتاده، از کار افتادن. ( معمولا در مورد دستگاه، وسایل مکانیکی و موتور به کار میرود.

بپرس