یکی از کاربرد های ترکیب out of، به معنی ( ( از، از رویِ، به علتِ ) ) است.
مثال: he was shivering out of cold
او داشت از سرما ( به علتِ سرما ) می لرزید
مثال دیگر: out of respect for the dead's family, they delayed their wedding ceremony for a couple of months.
... [مشاهده متن کامل]
از روی احترام به خانواده مرحوم، آنها جشن عروسی شان را چند ماه به تعویق انداختند.
مثال: he was shivering out of cold
او داشت از سرما ( به علتِ سرما ) می لرزید
مثال دیگر: out of respect for the dead's family, they delayed their wedding ceremony for a couple of months.
... [مشاهده متن کامل]
از روی احترام به خانواده مرحوم، آنها جشن عروسی شان را چند ماه به تعویق انداختند.
به خاطر مراعات و حس احترام نسبت به کسی