مدتیه تمرین نداشتم
مثل قبل خوب و اماده نبودن
آمادگیش و ندارم
�'m out of practice
مثل قبل آماده نبودن/مدت طولانی تمرین نداشتن در چیزی
مثل قبل خوب نبودن
نا آماده بودن
مثل قبل فرز نبودن یا به خوبی قبل نبودن یا مهارت سابق رو نداشتن
پسرفت کردن
فرز نبودن. دور از گود بودن
این یه اصطلاحه زمانی که یه مدت طولانی کاری رو انجام نمیدی بکار میبرن و مفهومش به خوبی سابق نبودن میشه.
ینی انقدر که اون کارو انجام نداده که دیگه توش خوب نیست.
I used to play tennis every day. I'm out of practice. I can't play so good anymore.
... [مشاهده متن کامل]
من عادت داشتم هروز تنیس بازی کنم ولی الان به خوبی سابق نیستم.
ینی انقدر که اون کارو انجام نداده که دیگه توش خوب نیست.
... [مشاهده متن کامل]
من عادت داشتم هروز تنیس بازی کنم ولی الان به خوبی سابق نیستم.
اصطلاحا ( از میادین دور بودن )
تمرین نداشتم, و از دستم افتاده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)