- - -
... [مشاهده متن کامل]
**Translation:** بچه ها در فضای باز بازی کردند.
- - -
**Translation:** راز finalmente در فضای باز قرار گرفت.
- - -
**Translation:** ما یک پیک نیک در فضای باز داشتیم.
- - -
**Translation:** حقیقت اکنون در فضای باز قرار دارد.
- - -
**Translation:** آن ها تصمیم گرفتند موضوع را در فضای باز بحث کنند.
- - -
**Translation:** هنرمند کارش را در فضای باز به نمایش گذاشت تا همه ببینند.
- - -
**Translation:** رسوایی برای سال ها پنهان نگه داشته شد، اما اکنون در فضای باز قرار دارد.
- - -
**Translation:** مذاکرات در فضای باز برگزار شد تا شفافیت تضمین شود.
- - -
**Translation:** تصمیم به قرار دادن موضوع در فضای باز یک اقدام جسورانه بود.
- - -
**Translation:** در یک دموکراسی، بحث های مهم باید در فضای باز انجام شود.
- - -
چیزی یا شخصی که پنهان یا مخفی نیست، بلکه به راحتی توسط دیگران دیده یا متوجه می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در معرض دید عموم
مثال؛
برای ( . . . ) عموم
در ( . . . ) عموم
مثلا
برای عموم
در دید عموم
موضوعی را تو جمع مطرح کردن
موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن
موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن
In or into public view or knowledge
... [مشاهده متن کامل]
available for public viewing, participation, or experience
made public
برای ( . . . ) عموم/جمع
در ( . . . ) عموم/جمع
برای عموم/جمع
در دید عموم/جمع
We have to have evidence that we can examine out in the open
Star Trek TOS
موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن
موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن
... [مشاهده متن کامل]
برای ( . . . ) عموم/جمع
در ( . . . ) عموم/جمع
برای عموم/جمع
در دید عموم/جمع