چیزی یا شخصی که پنهان یا مخفی نیست، بلکه به راحتی توسط دیگران دیده یا متوجه می شود.
... [مشاهده متن کامل]
در معرض دید عموم
مثال؛
برای ( . . . ) عموم
در ( . . . ) عموم
مثلا
برای عموم
در دید عموم
موضوعی را تو جمع مطرح کردن
موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن
موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن
In or into public view or knowledge
... [مشاهده متن کامل]
available for public viewing, participation, or experience
made public
برای ( . . . ) عموم/جمع
در ( . . . ) عموم/جمع
برای عموم/جمع
در دید عموم/جمع
We have to have evidence that we can examine out in the open
Star Trek TOS
موضوعی با بقیه در میان گذاشتن به جای پشت سر شون حرف زدن
موضوعی با کسی در میان گذاشتن به جای پشت سرش حرف زدن
... [مشاهده متن کامل]
برای ( . . . ) عموم/جمع
در ( . . . ) عموم/جمع
برای عموم/جمع
در دید عموم/جمع