out and out blind

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
• کاملاً کور
• مطلقاً ناآگاه
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :** کاملاً نابینا بودن، بدون هیچ توانایی دیدن.
- مثال: *He is out and out blind in both eyes. *
...
[مشاهده متن کامل]

او در هر دو چشم **کاملاً نابینا** است.
2. ** ( استعاری – کاربردی ) :** کاملاً ناآگاه یا بی توجه به واقعیت ها.
- مثال: *She is out and out blind to his faults. *
او نسبت به خطاهایش **کاملاً بی خبر/بی توجه** است.
- - -
🔸 مترادف ها:
completely blind – utterly blind – totally unaware – oblivious – ignorant
- - -
🔸 مثال ها:
• *He is out and out blind after the accident. *
او پس از حادثه **کاملاً نابینا** شد.
• *They are out and out blind to the risks. *
آن ها نسبت به خطرات **کاملاً بی خبرند**.
• *She remained out and out blind to his lies. *
او نسبت به دروغ هایش **اصلاً توجهی نداشت**.