1. the ouster of the oil company
خلع ید از شرکت نفت
2. the manager's ouster surprised us
اخراج آن مدیر ما را متعجب کرد.
3. The committee's chairperson is facing a possible ouster.
[ترجمه گوگل]رئیس کمیته با احتمال برکناری مواجه است
[ترجمه ترگمان]رئیس این کمیته با اخراج احتمالی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Nor would he send them letters announcing their ouster.
[ترجمه گوگل]همچنین نامهای برای اعلام برکناری آنها برای آنها ارسال نمیکرد
[ترجمه ترگمان]و حتی حاضر نبود نامه ها را برای خود ارسال کند و ouster را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Did she manipulate the ouster of White House travel office personnel so her pals could get the job?
[ترجمه گوگل]آیا او اخراج پرسنل دفتر مسافرتی کاخ سفید را دستکاری کرد تا دوستانش بتوانند این شغل را پیدا کنند؟
[ترجمه ترگمان]آیا او سقوط پرسنل اداره سفر کاخ سفید را دستکاری کرده تا دوستان او بتوانند این کار را انجام دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In fact Jeffries' ouster provoked not a ripple in Harlem, and nothing more dangerous than a rally on campus.
[ترجمه گوگل]در واقع، برکناری جفریس موجی در هارلم برانگیخت و هیچ چیز خطرناکتر از تجمع در محوطه دانشگاه نبود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت سقوط Jeffries جنبشی در هارلم به شمار نمی آید، و هیچ چیز خطرناک تر از تظاهرات در محوطه دانشگاه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The cases on ouster clauses and tribunals were irrelevant to clauses excluding appeal from the High Court.
[ترجمه گوگل]پروندههای مربوط به بندهای برکناری و دادگاهها به بندهایی که درخواست تجدیدنظر از دادگاه عالی را مستثنی میکنند، بیربط بودند
[ترجمه ترگمان]مواردی که در بنده ای مربوط به خلع ید وجود دارد و دادگاه ها به جز درخواست استیناف از دیوان عالی، بی ربط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Another important type of statutory ouster clause are clauses which set a time-limit on judicial review.
[ترجمه گوگل]نوع مهم دیگر از بند قانونی برکناری، بندهایی هستند که محدودیت زمانی برای بررسی قضایی تعیین می کنند
[ترجمه ترگمان]یک نوع مهم دیگر از شرط عزل قانونی عبارت است از شروطی که یک محدودیت زمان را در مورد بازبینی قضایی تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Both lawmakers have called for al - Maliki's ouster.
[ترجمه گوگل]هر دو قانونگذار خواستار برکناری مالکی شده اند
[ترجمه ترگمان]هر دو قانون گذاران خواستار برکناری المالکی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He have to apply for an ouster order.
[ترجمه گوگل]او باید برای حکم برکناری اقدام کند
[ترجمه ترگمان]او باید برای دستور اخراج درخواست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The United Nations was unanimous in supporting the ouster of Cedras.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد به اتفاق آرا از سرنگونی سدراس حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]سازمان ملل متحد در حمایت از سقوط of متفق القول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The judge makes an ouster order.
13. Both lawmakers are called for al - Maliki's ouster.
[ترجمه گوگل]هر دو قانونگذار خواستار برکناری مالکی هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو قانون گذاران خواستار برکناری المالکی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Soon after Jeffries' speech the Africana Studies Movement called a meeting to protest his ouster.
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از سخنرانی جفریس، جنبش مطالعات آفریقایی برای اعتراض به برکناری او تشکیل جلسه داد
[ترجمه ترگمان]اندکی پس از سخنرانی Jeffries، جنبش مطالعات Africana جلسه ای را برای اعتراض به اخراج وی برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید