1.
خودمان
2. between ourselves (between you and me)
خودمانیم،اگر به کسی نگویی،بین خودمان باشد
3. we amused ourselves with games
ما با بازی خود را سرگرم کردیم.
4. we enjoyed ourselves hugely
به ما بسیار بسیار خوش گذشت.
5. we got ourselves into trouble
خودمان را به دردسر انداختیم.
6. we laughed ourselves hoarse
از خنده صدایمان گرفت.
7. we prepared ourselves against adversity
خود را برای روز مبادا آماده کردیم.
8. we pride ourselves on being iranian
ما به ایرانی بودن افتخار می کنیم.
9. we who ourselves have tasted war . . .
ما که خودمان مزه ی جنگ را چشیده ایم . . . .
10. our children and ourselves will be glad to see you
فرزندان و خودمان از دیدن شما خوشنود خواهیم شد.
11. this article pleases ourselves but no one else
این مقاله به جز ما کسی را دلشاد نمی کند.
12. we will commit ourselves to the protection of the poor
ما خود را متعهد به حمایت از بینوایان خواهیم کرد.
13. we can write it ourselves
می توانیم خودمان (به تنهایی) آن را بنویسیم.
14. why should we disquiet ourselves in vain in the attempt to control our destiny
چرا بایستی با کوشش بیهوده در راه مهارسازی سرنوشت،خود را دچار دل شوریدگی کنیم.
15. please let's keep this among ourselves
لطفا این موضوع بین خودمان بماند.
16. rain forced us to obtrude ourselves upon them
باران ما را مجبور کرد که سر بار آنها بشویم.
17. we really need to ask ourselves why
ما واقعاباید علت را از خودمان بپرسیم.
18. we will have to content ourselves with bread and cheese
باید با نان و پنیر بسازیم.
19. we are doing it solely for ourselves
ما آن کار را صرفا به خاطر خودمان می کنیم.
20. we sent our daughter; but we ourselves will never go
دخترمان را فرستادیم و لی خود ما هرگز نخواهیم رفت.
21. it was cold and we had curled ourselves up under the blanket
هوا سرد بود و ما زیر پتو خود را قلمبه کرده بودیم.
22. no one knows more about it than ourselves
هیچ کس بیشتر از خود ما درباره ی آن نمی داند.
23. we would like to see it for ourselves
دلمان می خواهد خودمان (شخصا) آن را ببینیم.
24. the only ones who want to go are ourselves
یگانه کسانی که می خواهند بروند خود ما هستیم.
25. we had been ill but today we are ourselves again
ما بیمار بودیم ولی امروز دوباره خودمان شده ایم (خوب شده ایم).
26. for a moment we were dizzy but we quickly came to ourselves
برای لحظه ای گیج بودیم ولی به سرعت حالمان سرجایش آمد.
27. the fault, dear bruts, is not in our stars, but in ourselves that we are underlings
(شکسپیر) تقصیر،ای بروتوس عزیز در اختران ما نیست بلکه این خود ما هستیم که فرومایه ایم.
28. we bought a used car for our son and a new car for ourselves
ما یک اتومبیل کهنه برای پسرمان و یک اتومبیل نو برای خودمان خریدیم.
29. We shall defend ourselves to the last breath of man and beast.
[ترجمه گوگل]ما تا آخرین نفس انسان و حیوان از خود دفاع خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]تا آخرین نفس انسان و حیوان از خودمان دفاع خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. We both knew we had to psych ourselves up for the race.
[ترجمه گوگل]هر دوی ما می دانستیم که باید برای مسابقه روانی کنیم
[ترجمه ترگمان]جفتمون می دونستیم که باید خودمون رو به خاطر مسابقه روانی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید